کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جانوران آبزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آبشش
فرهنگ فارسی معین
(شُ) (اِمر.) دستگاه تنفسی جانوران آبزی .
-
آبزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (زیستشناسی) 'ābzi ویژگی جانوری که در آب زندگی کند؛ جانوران دریایی.
-
hydrobios
آبزیستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از زمین که گیاهان و جانوران آبزی در آن زندگی میکنند
-
aquarium
آبزیدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] محفظهای شیشهای که در آن جانوران و گیاهان آبزی را نگهداری میکنند * پیشنهاد فرهنگستان دوم
-
Porifera
روزنکتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران آبزی غالباً دریازی پالیدهخوار که استخوانبندی آنها از رشتههای کلاژنی و سوزنههای (spicules) کلسیمی یا سیلیسی تشکیل شده است و یاختههای تخصصی آنها بهصورت بافت سازماندهی نشده است متـ . اسفنجتباران Spongiaria
-
کیسه تنان
لغتنامه دهخدا
کیسه تنان . [ س َ / س ِ ت َ ] (اِ مرکب ) ج ِ کیسه تن . شاخه ای از جانوران پرسلولی که بدن آنها ساده ترین ساختمان پرسلولیها را دارد. این جانوران فاقد قرینه ٔ دوطرفی هستند و بدین سبب جزو گروه جانوران گیاهی شکل و از پست ترین حیوانات محسوب می شوند و از لح...
-
مو
لغتنامه دهخدا
مو. (اِ) هر یک از تارشکلها که در روی پوست حیوانات و در روی بعض مواضع بدن انسانی پدیدار است و به تازی شَعْر گویند. (از ناظم الاطباء). به عربی شَعْر می گویند. (از برهان ) (از آنندراج ). رشته های باریک و نازکی که بر روی پوست بدن برخی حیوانات پستاندار و ...