کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جانشینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
successional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جانشینی
-
clairvoyancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جانشینی
-
وکالت
فرهنگ واژههای سره
جانشینی، نمایندگ
-
chronological succession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جانشینی دوره ای
-
substitutionary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، جانشینی
-
قائممقامی
واژگان مترادف و متضاد
جانشینی، کفالت، نیابت
-
nucleophilic displacement
جابهجایی هستهدوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← واکنش جانشینی هستهدوست
-
supersession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایزه، الغاء، جانشینی
-
ecological succession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جانشینی زیست محیطی
-
خَلَفْتُمُونِي
فرهنگ واژگان قرآن
جانشینی مرا کردید
-
War of the Spanish Succession
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگ از جانشینی اسپانیا
-
partial rate factor
ضریب سرعت نسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نسبت سرعت جانشینی در یک جایگاه خاص در یک ترکیب آروماتیک (aromatic) به سرعت جانشینی در یک موقعیت در بنزن
-
خلافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خِلافة] xe(a)lāfat ۱. جانشینی پیغمبر.۲. خلیفه بودن.۳. [قدیمی] جانشین کسی شدن؛ جانشینی؛ نیابت.۴. [قدیمی] مخالفت.
-
نیابت
واژگان مترادف و متضاد
جانشینی، قائممقامی، معاونت، نایبی، وکالت
-
declared alternate
جانشین اعلامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاه جانشینی که در طرح پرواز تعیین شده است