کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جانسن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جانسن
لغتنامه دهخدا
جانسن . [ س ِ ] (اِخ ) یکی از دانشمندان بیولژی است که از دسته ٔ مخالفان تئوری کروموسومی بشمار است . رجوع به بیولژی وراثت تألیف عزت اﷲ خبیری ج 1 ص 174 شود.
-
جستوجو در متن
-
علش
لغتنامه دهخدا
علش . [ ع َ ] (ع اِمص ) سبکی . (ناظم الاطباء). || آزمندی و حرص . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسن ).
-
تامشطه
لغتنامه دهخدا
تامشطه . [ م َ طَ ] (اِ) مأخوذ از بربری ، رازیانه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی - انگلیسی جانسن ). و رجوع به تامساورت و تامشاورت شود.
-
درپیچ
لغتنامه دهخدا
درپیچ . [ دَ ] (اِ مرکب ) پرده ای که در دم در خانه ٔ اندرونی می آویزند تا کسی داخل آن نگردد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسن ).
-
ژنسن
لغتنامه دهخدا
ژنسن . [ ژُ س ُ ] (اِخ ) جانسن . اندریو. نام رئیس جمهوری اتازونی در سال 1865 م . وی پس از کشته شدن لینکلن به مقام ریاست جمهور رسید (1808-1875 م .).
-
ژنسن
لغتنامه دهخدا
ژنسن . [ ژُ س ُ ] (اِخ ) جانسن . بنژامن . نام یکی از بهترین شعرای درام نویس انگلیس . مولد وِستمینستر بسال 1572 یا 1573و وفات بسال 1637 م . وی را بِن ژنسن نیز میگفتند.
-
ژنسن
لغتنامه دهخدا
ژنسن . [ ژُ س ُ ] (اِخ ) جانسن . سموئل . نام نویسنده و نقّاد انگلیسی متولد در لیشفیلد و متوفی در لندن (1709-1784 م .). مؤلف کتاب تذکره ٔ زندگانی شعرای انگلیس .
-
امیر دادی
لغتنامه دهخدا
امیر دادی . [ اَ ] (حامص مرکب ) منصب و شغل امیر داد. (فرهنگ فارسی معین ). ریاست . (فرهنگ جانسن از محمد قزوینی در حواشی لباب الالباب چ نفیسی ص 587) .
-
زامیم
لغتنامه دهخدا
زامیم . (اِخ ) رودخانه ای است بسیار بزرگ . (برهان قاطع) (آنندراج ). نام رودخانه ای است بس بزرگ . (فرهنگ جهانگیری ) : ز جود چون چه زمزم ز پای اسماعیل پدید شد ز کفش بحر قلزم و زامیم . سوزنی .و رجوع به فرهنگ جانسن انگلیسی و نیز رجوع به زادمیم شود.
-
بغداد
لغتنامه دهخدا
بغداد. [ ب َ ] (اِخ ) باغ داد. (برهان ). مدینةالسلام . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (دمشقی ). دارالسلام . (دمشقی ) (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ). مدینة المنصور. زوراء. حِمی ̍ الخلافة. بغذاذ. بغذاد. بغدان . بغدین . مغدان ؛ اشتقاق و...
-
جام جهان نما
لغتنامه دهخدا
جام جهان نما. [ م ِ ج َ/ ج ِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (اِخ ) جام جم . جامی که همه ٔ عالم در آن نموده میشد. دکتر معین در مقاله ٔ خود به عنوان «جام جهان نما» نویسد: در نظم و نثر پارسی بارها از جامی بنام «جام جهان نما» و اسامی دیگر «جام کیخسرو، جام جم ، جام جم...
-
پلین
لغتنامه دهخدا
پلین . [ پْلی / ی ِ ](اِخ ) کائیوس پلینیوس سکوندوس معروف به پلین بزرگ . عالم طبیعی و نویسنده ٔ رومی مولد، کم در عصر تی بر بسال 23 م .، متوفی در زمان تیتوس بسال 79. وی در سپاه روم به خدمت پرداخت و از جنگهای روم کتابی در فن پرتاب کردن زوبین هنگام سواری...