کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامعهشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
Chicago School, Chicago sociology
مکتب جامعهشناسی شیکاگو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] مکتبی برخاسته از دانشگاه شیکاگو در چهار دهۀ نخست قرن بیستم عمدتاً متکی بر عملگرایی (pragmatism) و مشاهدات تجربی بیواسطه و تحلیل روندهای اجتماعی شهری
-
humanistic sociology
جامعهشناسی انسانگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که رویکرد خدمت به انسان را جانشین رویکردهای فنّاورانه میکند
-
clinical sociology
جامعهشناسی بالینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] یاری جُستن از دانش جامعهشناسی در تشخیص و درمان و تدریس و پژوهش با روشهایی مشابه با روانشناسی بالینی
-
phenomenological sociology
جامعهشناسی پدیدارشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی بر پایۀ فلسفۀ پدیدارشناسی که هدف اصلی آن توصیف و تحلیل رفتارها و کنشهای اجتماعی انسان در چارچوب فلسفه است
-
medical sociology, sociology of medecine
جامعهشناسی پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که پزشکی را بهصورت مجموعهای از پندارها و رفتارها در مرکز مطالعه قرار میدهد
-
sociology of the family, family sociology
جامعهشناسی خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که موضوع آن مطالعۀ خانواده در تمام ابعاد اجتماعی است
-
rural sociology
جامعهشناسی روستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که موضوع آن مطالعۀ جوامع روستایی است و برخلاف سادهانگاری عبارتهای قالبی دربارۀ زندگی روستایی، بر مطالعۀ عمیق شیوههای زندگی روستایی و سیر تحول آنها تأکید دارد
-
sociology of language
جامعهشناسی زبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] مطالعۀ زبان بهمنزلۀ یک نهاد اجتماعی ازمنظر جامعهشناسی
-
sociology of organisations
جامعهشناسی سازمانها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] ← نظریۀ سازمانها
-
urban sociology
جامعهشناسی شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که به مطالعۀ پهنههای شهری با تأکید بر سازمان اجتماعی و فرهنگ و سبکهای زندگی و روابط میان افراد و گروههای اجتماعی میپردازد
-
applied sociology
جامعهشناسی کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که در آن، عمدتاً به سفارش کارفرمایان غیردانشگاهی، به چارهجویی برای معضلهای اجتماعی میپردازند
-
phytosociology
جامعهشناسی گیاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] طبقهبندی اجتماعات گیاهی براساس ساختار گیاگانی آنها نه شکلهای زیستی یا ملاحظات دیگر
-
sociology of race
جامعهشناسی نژاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که موضوع آن بررسی علل و پیامدهای تقسیم گروههای انسانی، برمبنای آنچه نژاد خوانده میشود، و نیز بررسی سازوکارهای اجتماعی حاکم بر آن است
-
sociopathy
جامعهستیزی، جامعهآزاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← روانآزاری
-
شناسی
لغتنامه دهخدا
شناسی . [ ش ِ ] (حامص ) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست :- آب شناسی . آدم شناسی . انجم شناسی . ایران شناسی .جمجمه شناسی . جنگل شناسی . جواهرشناسی . جوهرشناسی . حق شناسی . حیوان شناسی . خاک شناسی . خاورشناس...