کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامد مولکولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کل مواد جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← کَمَج
-
کل مواد جامد محلول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← کَمجَم
-
مواد جامد معلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← مَجَم
-
مواد جامد معلق ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← مَجمَث
-
مواد جامد معلق فرّار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← مَجمَف
-
solid substrate fermentation, SSF2
تخمیر رشدمایهجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر که در آن بستر کشت مخمر جامد یا مواد خام گیاهی است
-
solid-state welding, SSW, solid-phase welding
جوشکاری حالتجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی جوشکاری با اعمال فشار که در آن اتصال بین قطعات بدون رسیدن به نقطۀ ذوب هریک از آنها ایجاد میشود
-
dry shortening
چربمایۀ جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی چربمایه که در دمای اتاق جامد است و براثر تماس، چربی پس نمیدهد و به صورتهای گوناگون مانند حبه و پودر عرضه میشود
-
solids retention time
زمان ماند مواد جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← میانگین زمان ماند یاخته
-
solid-state interlocking, SSI 1
سامانۀ همبندی حالتجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نسل اول سامانههای پردازشگربنیادی که برای واپایش همبندی میان نقاط و علائم به کار میرود
-
gas-solid chromatography, GSC
سَوانگاری گاز ـ جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی سوانگاری که در آن از یک فاز متحرک گاز و یک فاز ثابت برجذبندۀ اصلاحنشده استفاده میشود
-
solid-state battery
باتری حالتجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی باتری شامل مادهای پرتوزا و یک پیل فوتوولتایی که در آن تابش ناشی از مادۀ پرتوزا سبب تولید برق در پیل میشود
-
جسم جامد و سخت
دیکشنری فارسی به عربی
حجر صلب
-
تبدیل به جسم جامد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صلب
-
جستوجو در متن
-
فسفر
لغتنامه دهخدا
فسفر. [ ف ُ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) جسمی است جامد زردرنگ که سطح آن برنگ قهوه ای یا سفید است ، بوی سیر میدهد و در آب غیرمحلول است و چون در هوا فاسد میگردد آن را در آب نگاه میدارند. از آب سنگین تر است و در 44 درجه حرارت ذوب میشود. فسفر مایع در 287 درجه می...