کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جامد مولکولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
molecular solid
جامد مولکولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] جامدی که در نتیجۀ نیروی بینِمولکولی واندروالسی بین مولکولهای مجزا تشکیل میشود
-
واژههای مشابه
-
solid solution, mixed crystal
محلول جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] فاز بلورینی که ترکیب آن در محدودهای خاص میتواند بدون پدیدار شدن یک فاز اضافه تغییر کند [فیزیک] فاز بلورین همگن متشکل از دو مؤلفه درحالیکه مؤلفۀ دوم بهطور کاتورهای جانشین مؤلفۀ اول میشود
-
solid medium
محیط جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیطی مغذی که با افزودن عامل سفتکننده مانند آگار جامدسازی میشود
-
semisolid
نیمهجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی دارویی که حالتی بین مایع و جامد دارد
-
solid waste
پسماند جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ضایعات جامد حاصل از فعالیتهای شهری و تجاری و صنعتی
-
solid state fermentation, SSF1
تخمیر جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی فرایند تخمیر که در آن هم بستر و هم فضای کشت برای ریزاندامگانها جامد هستند
-
solid state
حالت جامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] حالت یا فاز موادی که فاصلۀ متوسط اتمها یا مولکولهای سازندۀ آنها نسبت به هم ثابت است
-
زاج جامد
لغتنامه دهخدا
زاج جامد. [ ج ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از جنس زاج اخضر است که در ظاهر معدن رطوبت زاجیه منجمد شده باشد. (مخزن الادویه ). و رجوع به جامع ابن بیطار و دائرة المعارف بستانی ج 9 و زاج در لغت نامه شود.
-
طبع جامد
لغتنامه دهخدا
طبع جامد. [ طَ ع ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ناموزون طبع. کندطبع. (آنندراج ).
-
اسم جامد
لغتنامه دهخدا
اسم جامد. [ اِ م ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )نصیرالدین طوسی گوید: آن بود که از آن اشتقاقی نتوان کرد، مانند حیزبون و هیهات . (اساس الاقتباس ص 15).
-
ماده جامد
دیکشنری فارسی به عربی
صلب
-
semi-solid medium
محیط نیمهجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیطی که برای اهدافی خاص مقداری آگار به آن اضافه میکنند، اما با غلظتی که محیط منعقد (سفت) نشود
-
solid-state laser
لیزر حالتجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] لیزری که در آن باریکۀ خروجی همدوس بهوسیلۀ مادۀ نیمرسانا ایجاد میشود
-
solid-state physics
فیزیک حالتجامد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شاخهای از فیزیک که در آن خواص فیزیکی مواد جامد بررسی میشوند