کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جالینوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جالینوس
/jālinus/
معنی
از الحان سیگانۀ باربد: ◻︎ بلبل همیسراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری: ۳۳۷).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جالینوس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - نوایی است از موسیقی قدیم . 2 - نام طبیب معروف یونانی .
-
جالینوس
لغتنامه دهخدا
جالینوس . (اِ) نام نوائی است : بلبل همی سراید چون باربدقالوس و قفل و رومی و جالینوس .اسدی (لغت فرس ).
-
جالینوس
لغتنامه دهخدا
جالینوس . (اِخ ) نام یکی از حکمای کرام . او طبیب هشتم است از طبیبان که هریک بیمثل زمان خود بوده اند اول ایشان اسقیلپیدس دوم غورس سوم مینوس چهارم برمانیدس پنجم افلاطون ششم اسقلیپیدس هفتم بقراط هشتم جالینوس است . وی خاتم مهر اطباء است . (آنندراج ). وی ...
-
جالینوس
لغتنامه دهخدا
جالینوس . (اِخ ) نام یکی از سرداران ایرانی که در جنگ با اعراب شرکت داشت و شکست خورد. (تاریخ گزیده ج 1 ص 174).
-
جالینوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] (موسیقی) jālinus از الحان سیگانۀ باربد: ◻︎ بلبل همیسراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری: ۳۳۷).
-
واژههای مشابه
-
جالینوس العرب
لغتنامه دهخدا
جالینوس العرب . [ سُل ْ ع َ رَ ] (اِخ ) لقب محمدبن زکریای رازی فیلسوف و طبیعی دان و طبیب بزرگ ایران و عالم اسلامی . (تاریخ علوم عقلی ص 165). رجوع به محمدبن زکریا رازی شود.
-
جالینوس القلوزی
لغتنامه دهخدا
جالینوس القلوزی . [ سُل ْ ق َ ] (اِخ ) همان جالینوس طبیب معروف یونانی است . رجوع به جالینوس شود.
-
جالینوس برغامسی
لغتنامه دهخدا
جالینوس برغامسی . [ س ِ ب َ م ِ ] (اِخ ) همان جالینوس طبیب معروف یونانی است . رجوع به جالینوس شود.
-
جالینوس ثانی
لغتنامه دهخدا
جالینوس ثانی . [ س ِ ] (اِخ ) لقب علاءالدین ابوالحسن علی بن حازم مکی قرشی است . رجوع به علاء الدین شود.
-
قبة جالینوس
لغتنامه دهخدا
قبة جالینوس . [ ق ُب ْ ب َ ت ِ ] (اِخ ) جائی است در مصر. (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
رأس البغل
لغتنامه دهخدا
رأس البغل . [ رَءْ سُل ْ ب َ ] (اِخ ) لقب جالینوس طبیب و آن غیر از جالینوس طبیب معروف است . (از یادداشت مرحوم دهخدا).
-
جالینوسیون
لغتنامه دهخدا
جالینوسیون . [ سی یو ] (اِخ ) پیروان جالینوس طبیب معروف ، کسانی که طریقه ٔ جالینوس را در طب بکار بستند. منسوبان به جالینوس . (از عیون الانباء ج 1 ص 193).
-
باغوس
لغتنامه دهخدا
باغوس . (اِخ ) در عهد جالینوس مقدم طبیبان بوده است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).