کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاسنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جاسنگین
/jāsangin/
معنی
۱. جاافتاده.
۲. متین؛ موقر؛ نجیب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جاسنگین
لغتنامه دهخدا
جاسنگین . [ س َ ] (ص مرکب ) در تداول عامه کنایه از خانواده ٔ نجیب و خاندان متمول است : خانواده ٔ عروس بسیار جاسنگین هستند. زنی جاسنگین است . || آدم جاسنگین ؛ آنکه دیر از جای خود جنبد. کنایه از تنبل .
-
جاسنگین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] jāsangin ۱. جاافتاده.۲. متین؛ موقر؛ نجیب.
-
واژههای همآوا
-
جا سنگین
لهجه و گویش تهرانی
متین