کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جازی
لغتنامه دهخدا
جازی . (اِخ ) نام اسبی است . (منتهی الارب ).
-
جازی
لغتنامه دهخدا
جازی . (ص نسبی )منسوب به جاز. صاحب الانساب آرد: نسبتی است به شهری که آن را یزد نامند و از کوره های اصطخر باشد و شاید این نسبت به جاب برخلاف قیاس بود. (الانساب سمعانی ).
-
جازی
لغتنامه دهخدا
جازی . (ع ص ) نعت فاعلی ازجزاء. کافی . بسنده : هذا رجل جازیک من رجل ؛ ای حسبک .(منتهی الارب ). جازیک من رجل ؛ یعنی مردی است کافی .
-
واژههای مشابه
-
جازى
لهجه و گویش بختیاری
jâzi جهاز عروس، اسباب و لوازم خانه.
-
واژههای همآوا
-
جاذی
لغتنامه دهخدا
جاذی . (ع ص ) نعت فاعلی از جَذوو جُذُوّ. بر سر پای نشیننده . || بر سر انگشتان ایستاده . || رجل جاذ؛ مرد کوتاه اَرش و کوتاه دست . ج ، جِذآء. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
طویلع
لغتنامه دهخدا
طویلع. [ طُ وَ ل ِ ] (اِخ ) آبشخوری است به صمان . و در کتاب نصر آمده که طویلع وادیی است در راه بصره به یمامه میان دوّ و صمان . و در جامع الغوری آن موضعی است به نجد. اعرابی در رثاء کسی گفته : و ای ّ فتی ً ودّعت یوم طویلععشیة سلمنا علیه و سلمارمی بصدور...