کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جارو چِزِه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جارو فراشی
لهجه و گویش تهرانی
جاروی بسته شده به دسته بلند برای نظافت خیابان و محوطه
-
جارو قزوینی
لهجه و گویش تهرانی
جاروی استوانه ای از چوبهای باریک گیاه جارو
-
جارو گوهی
لهجه و گویش تهرانی
چیز بی ارزش و منفور،جاروی مستراح
-
جارو نرمه
لهجه و گویش تهرانی
جاروی استوانه ای از گیاه نرم
-
چوب جارو
لهجه و گویش تهرانی
یک دانه از الیاف جارو
-
جارو پارو
فرهنگ گنجواژه
نظافت.
-
all-terrain vehicle, ATV
خودروِ همهجارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خودروِ بنزینسوز برونجادهای که مختص دسترسی به نواحی دوردست است
-
آب و جارو کردن
لغتنامه دهخدا
آب و جارو کردن . [ب ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روفتن بجاروب با آب پاشیدن .
-
جارو دُم کُل
لهجه و گویش بختیاری
jâru dom-kol جاروى سابیده و کوتاه شده.
-
آب جارو،() کردن
لهجه و گویش تهرانی
نظافت
-
مث دسه جارو
لهجه و گویش تهرانی
سبیل پرپشت
-
آب و جارو
فرهنگ گنجواژه
نظافت. آب و جارو کردن= تمیز کردن.
-
جارو جنجال، ()کردن
لهجه و گویش تهرانی
.جنجال
-
جارو خاک انداز
لهجه و گویش تهرانی
وسائل نظافت
-
جارو و پارو، ()کردن
لهجه و گویش تهرانی
نظافت