کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جارو نرمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جارو نرمه
لهجه و گویش تهرانی
جاروی استوانه ای از گیاه نرم
-
واژههای مشابه
-
جارو کردن
واژگان مترادف و متضاد
جاروکشی، رفتن، نظافت
-
دسته جارو
لغتنامه دهخدا
دسته جارو. [ دَ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) چوبی استوانه شکل به درازی گزی و نیم که در میان ساقه های خارهای فراهم آمده یا مجموعه ٔ گیاه جارو فروبرند. دستینه ٔ جارو.
-
چوب جارو
لغتنامه دهخدا
چوب جارو. [ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چوب راستی که بدسته ٔ جارو بندند و آن را در دست گیرند و جارو کشند.
-
چوب جارو
لغتنامه دهخدا
چوب جارو. (اِ مرکب ) هر یک از ساقه های گیاه جارو که برای روفتن بهم دسته کنند.
-
جارو پارو
لغتنامه دهخدا
جارو پارو. (اِ مرکب ، از اتباع ) جارو پارو کردن ، جارو پارو زدن ؛ کنایه از نظافت کردن و تمیز و مرتب کردن .
-
جارو زدن
لغتنامه دهخدا
جارو زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به جاروب زدن شود.
-
جارو کردن
لغتنامه دهخدا
جارو کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به جاروب کردن شود.
-
جارو کشیدن
لغتنامه دهخدا
جارو کشیدن . [ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به جاروب کشیدن شود.
-
جارو جنجال
دیکشنری فارسی به عربی
مضرب
-
بُتَّه جارُو
لهجه و گویش بختیاری
botta jâru بوته سفید و بىخارى که از آن جاروب درست کنند.
-
شنگه جارو
لهجه و گویش بختیاری
šenga jâru شنگ جارو (نام گیاهى سفیدرنگ و آبدار که در بن بوتههاى جاروب مىروید).
-
دسته جارو
لهجه و گویش تهرانی
چوب بلندی که ته جارو نصب میشود
-
جارو چِزِه
لهجه و گویش تهرانی
جارو از گیاه چزه