کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاذب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جاذب
/jāzeb/
معنی
۱. گیرا.
۲. [قدیمی] جذبکننده؛ بهخودکشنده؛ کشاننده؛ رباینده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دلربا، دلفریب، دلکش، رباینده، فریبنده، گیرا
۲. جذبکننده، کشنده
دیکشنری
absorbent, absorbing, absorptive, attractive
-
جستوجوی دقیق
-
جاذب
واژگان مترادف و متضاد
۱. دلربا، دلفریب، دلکش، رباینده، فریبنده، گیرا ۲. جذبکننده، کشنده
-
sorbent
جاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای که مواد دیگر جذب سطح یا داخل آن شوند
-
جاذب
فرهنگ فارسی معین
(ذِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - جذب کننده . 2 - رباینده .
-
جاذب
لغتنامه دهخدا
جاذب . [ ذِ ] (اِخ ) لقب حاجب سلطان محمود غزنوی و نام وی ارسلان است . رجوع به ارسلان جاذب شود.
-
جاذب
لغتنامه دهخدا
جاذب . [ ذِ ] (ع ص ) کشنده . || برگرداننده ٔ چیزی از جای آن . (منتهی الارب ). || رباینده . (آنندراج ). گیرا. گیرنده . آهنجنده : زانکه جنسیّت عجائب جاذبی است جاذب جنس است هرجا طالبی است . مولوی .یار آن خواهم بدن که غالب است آن طرف افتم که غالب جاذب اس...
-
جاذب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: جواذب] jāzeb ۱. گیرا.۲. [قدیمی] جذبکننده؛ بهخودکشنده؛ کشاننده؛ رباینده.
-
جاذب
دیکشنری فارسی به عربی
امتصاص , جذاب , عضو ماص , مسک
-
واژههای مشابه
-
absorbing set
مجموعۀ جاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
جاذب رادار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ← مواد جاذب رادار
-
absorbing subset
زیرمجموعۀ جاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زیرمجموعهای از یک فضای بُرداری که به ازای هر بُردار x در فضا یک عدد مثبت b یافت شود، بهطوریکه به ازای هر c که c|
-
radar absorbent materials, radar absorbing materials
مواد جاذب رادار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] موادی در رنگ بدنۀ هواپیما که نشانکها/ سیگنالهای راداری دشمن را جذب میکند متـ . جاذب رادار
-
absorbing Markov chain
زنجیر مارکوف جاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ردهای از زنجیرهای مارکوف نااِرگودیک (non-ergodic) که حالتهای جاذب دارند
-
جستوجو در متن
-
convulsibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاذب بودن