کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جادوزن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جادوزن
/jāduzan/
معنی
زن جادوگر؛ زن افسونگر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جادوزن
لغتنامه دهخدا
جادوزن . [ زَ ] (اِ مرکب ) زن جادوگر. ساحرة : که این هردو کودک ز جادوزنندپدیدار و از پشت اهریمنند.فردوسی .
-
جادوزن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) jāduzan زن جادوگر؛ زن افسونگر.
-
جادوزن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) jāduzan ۱. آنکه سِحر و جادو به کار ببرد.۲. آنکه سِحر و جادو را از کار بیندازد و باطل کند.