کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جادوجنبل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جادوجنبل
/jādujambal/
معنی
سِحر؛ افسون.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
جادوجنبل
لغتنامه دهخدا
جادوجنبل . [ جَم ْ ب َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول زنان ، جادو. سحر و افسون . رجوع به جادو شود.
-
جادوجنبل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) jādujambal سِحر؛ افسون.
-
واژههای مشابه
-
جادوجنبل کردن
لغتنامه دهخدا
جادوجنبل کردن . [ جَم ْ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سحر کردن . به سحرو جادو توسل جستن . افسون کردن . رجوع به جادو شود.
-
واژههای همآوا
-
جادو جنبل
فرهنگ فارسی معین
(جَ بَ) (اِمر.) (عا.) 1 - سحر، جادو. 2 - عنوانی تحقیرآمیز برای جادو.