کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جادر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جادر
لغتنامه دهخدا
جادر. [ ] (اِخ ) (به عبری مکان دیواردار) دور نیست که همان جدور (دوم صحیفه ٔ یوشع 12:13) باشد. (قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به جدور شود.
-
واژههای همآوا
-
جعدر
لغتنامه دهخدا
جعدر. [ ج َ دَ ] (ع ص )کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
جدور
لغتنامه دهخدا
جدور. [ ] (عبری ، اِ) یا جادر در عبری به معنی برج است . (صحیفه یوشع 15:58). (از قاموس کتاب مقدس ).
-
جدرة
لغتنامه دهخدا
جدرة. [ ج َ دَ رَ ] (اِخ ) قبیله ای است از بنی ازد: سموا به لانهم بنو اجدارالکعبة و حجرها. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). حیی است از ازد و آنان بنوعامربن عمروبن خثعمة می باشند. و آنکه گفته است : فرزند عمروبن خزیمه اند خطاکرده چنانکه سهیلی به اثبات رسا...