کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جاخالی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جاخالی کردن
لغتنامه دهخدا
جاخالی کردن . [ ک َ دَ] (مص مرکب ) خود را کنار کشیدن . خود را جمع کردن .
-
جاخالی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حوض السفن
-
جاخالی کردن
لهجه و گویش تهرانی
نزد کسی که مسافر داشته رفتن.
-
واژههای مشابه
-
جاخالی،جاخالی دادن
لهجه و گویش تهرانی
خود را کناربردن،فرار
-
جاخالی انداختن
فرهنگ فارسی معین
(اَ تَ) [ فا - ع . ] (مص ل .) در بازی والیبال توپ را به نقاطی که حریف خالی کرده است انداختن .
-
جاخالی با
لغتنامه دهخدا
جاخالی با. (اِ مرکب ) (بجای جاخالی ِ بنا) هدیه ای که مقیم مسافر را فرستد نشانه ٔ تأثر و اندوه وی در فراق او. آنچه برسم هدیه فرستند کسی را که از جائی بشده است .
-
واژههای همآوا
-
جا خالی کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص ل .) خود را کنار کشیدن .
-
جا خالی کردن
لهجه و گویش تهرانی
از جلوی چیزی فرار کردن
-
جستوجو در متن
-
docking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن، جاخالی کردن، بریدن، کوتاه کردن
-
levant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لواط، جاخالی کردن
-
levanted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
levanted، جاخالی کردن
-
levanting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
levanting، جاخالی کردن