کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثَلَاثَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثَلَاثَ
فرهنگ واژگان قرآن
سه
-
واژههای مشابه
-
ثلاث
واژگان مترادف و متضاد
سوم، ثالث، سه، سهگانه
-
ثلاث
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] (اِ.) سه ، سه تا.
-
ثلاث
لغتنامه دهخدا
ثلاث . [ ث َ ] (اِخ ) نام موضعی است .
-
ثلاث
لغتنامه دهخدا
ثلاث . [ ث َ ] (ع عدد، ص ، اِ) ثلاثة. سه : اقانیم ثلاث . ظلمات ثلاث . موالید ثلاث . || سه زن .
-
ثلاث
لغتنامه دهخدا
ثلاث . [ ث ِ ] (ع ص ) سوم . سیم . ثالث .
-
ثلاث
لغتنامه دهخدا
ثلاث . [ ث ُ ] (ع ص ) ثالث . || سه سه . || سه گان . (مجمل ). مَثلث .
-
ثلاث
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] salās سهگانه.
-
ثُلَاثَ
فرهنگ واژگان قرآن
سه گانه - سه تايي
-
ظلمات ثلاث
لغتنامه دهخدا
ظلمات ثلاث . [ ظُ ل ُ ت ِ ث َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ظلمات سه گانه که در قرآن کریم آمده است ، کنایه از سه تاریکی است که یونس علیه السلام را پیش آمد، یکی تاریکی شب ، دوم تاریکی شکم ماهی ، سوم تاریکی قعر دریا و برخی گویند کنایه از کدورت طبعی و هوای ...
-
جهات ثلاث
لغتنامه دهخدا
جهات ثلاث . [ ج ِ ت ِ ث َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طول و عرض و عمق را نامند که خواه متقاطع بر زوایای قائمه باشند یا نباشند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به جهات شود.
-
ام ثلاث
لغتنامه دهخدا
ام ثلاث . [ اُم ْ م ِ ث َ ] (ع اِ مرکب ) مرغ قطا. (المرصع). || مادری که سه شکم زاییده باشد. بعد از آن ام اربع گفته نمیشود بلکه ام رابع و ام خامس می گویند. (از المرصع).
-
حرکات ثلاث
لغتنامه دهخدا
حرکات ثلاث . [ ح َ رَ ت ِ ث َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فتحه ، ضمه ، کسره . یا زبر، پیش ، زیر. مقابل سکون و جزم . حروف مصوته . رجوع به حرف مصوت و فتحه و زبر وکسره و زیر و ضمه و پیش و نیز رجوع به اعراب شود.
-
ثلاث الف
لغتنامه دهخدا
ثلاث الف . [ ث َ ث َ اَ ] (ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) سه هزار.