کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثوم الحیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثوم الحیه
لغتنامه دهخدا
ثوم الحیه . [ مَل ْ ح َی ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) اسقوردیون یا سیر صحرائی . سیر بری . موسیر. ثوم الکلب . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در اختیارات بدیعی آمده است ثوم الحیه را ثوم بری گویند و آن اسقوریدون [ اسقوردیون ] است و گفته شد بعضی از منفعت وی و دیگر منافع ...
-
واژههای مشابه
-
ثوم بری
لغتنامه دهخدا
ثوم بری . [ م ِ ب َرْ ری ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) موسیر. سیر صحرائی . ثوم الکلب . ثوم الحیة. مَطر قال . (ابن البیطار). اسقوردیون . شقردیون . (ابن البیطار). رجوع به ثوم الحبة شود.
-
ثوم ذهبی
لغتنامه دهخدا
ثوم ذهبی . [ م ِ ذَ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به مولی شود.
-
ثوم الکلب
لغتنامه دهخدا
ثوم الکلب . [ مُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) موسیر صحرائی . ثوم الحیة. اسقوردیون . (اختیارات بدیعی ).
-
ثوم معمر
دیکشنری عربی به فارسی
تعقيب کردن , اذيت کردن() پيازچه , پياز کوهي , موسير اسپانيا
-
جستوجو در متن
-
موسیر
لغتنامه دهخدا
موسیر. (اِ) سیری است که ترشی و آچار سازند از آن . سیر کوهی . ثوم بری . حافظالاجساد. سیر صحرایی . سیر مو. ثوم الحیه . (از یادداشت مؤلف ). اسم فارسی بصل الزیز است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سیری است کوهی که از آن آچار سازند و در سرکه پرورند و با طعام خور...
-
اسقوردیون
لغتنامه دهخدا
اسقوردیون . [ اُ ] (معرب ، اِ) سیر دشتی . (نزهة القلوب ) (مؤید الفضلاء). بلغت رومی و بعضی گویند بیونانی دوائی است که آنرا بشیرازی سیرمو گویند. و آن سیر صحرائی است و بعربی ثوم الحیه خوانند و بعضی گویند عنصل کوچک است و از جمله ٔ اجزای تریاک فاروق باشد...