کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثوابکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثوابکار
/savābkār/
معنی
کسی که عمل خیر انجام میدهد؛ نیکوکار.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
کرفه گر
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثوابکار
فرهنگ واژههای سره
کرفه گر
-
ثوابکار
لغتنامه دهخدا
ثوابکار. [ ث َ ] (ص مرکب ) کسی که عمل نیکو و خیر کند.
-
ثوابکار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] savābkār کسی که عمل خیر انجام میدهد؛ نیکوکار.
-
واژههای همآوا
-
صوابکار
لغتنامه دهخدا
صوابکار. [ ص َ ] (ص مرکب ) آنکه کار صواب کند. مصیب . مقابل گناهکار. رجوع بصواب شود.
-
ثواب کار
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) کسی که عمل نیکو و خیر کند.
-
جستوجو در متن
-
معصیتکار
واژگان مترادف و متضاد
اثیم، بزهکار، عاصی، گناهکار، مذنب ≠ ثوابکار
-
بهشتی
لغتنامه دهخدا
بهشتی . [ ب ِ هَِ ] (ص نسبی ) منسوب به بهشت . (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : ای باز بهشتی سپید بازوز سیم بهشتیت زنگله . خسروی .درافکند ای صنم ابر بهشتی چمن را خلعت اردیبهشتی . دقیقی .چون درآمد در آن بهشتی کاخ شد دلش چون در بهشت فراخ . نظامی ...