کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثمر
/samar/
معنی
بار درخت؛ میوه؛ بر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بار، بر، ثمار، سود، فایده، میوه
۲. حاصل، نتیجه
دیکشنری
fruit
-
جستوجوی دقیق
-
ثمر
فرهنگ نامها
(تلفظ: samar) (عربی) میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل.
-
ثمر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بار، بر، ثمار، سود، فایده، میوه ۲. حاصل، نتیجه
-
ثمر
فرهنگ فارسی معین
(ثَ مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - میوه ، بار. 2 - حاصل ، نتیجه .
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث َ ] (اِخ ) وادی است در بادیه .
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث َ ] (ع مص ) میوه آوردن درخت . || پخته شدن میوه . رسیدن میوه . || ثمر مردی ؛ بسیار مال شدن او. || ثمر غنم را؛ گرد کردن برای گوسفندان درختان را (منتهی الارب ).
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث َ م َ ] (اِخ ) دهی است به یمن .
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث َ م َ ](ع اِ) آنچه بحاصل آرد نبات و شجر از خوشه و میوه ومانند آن . بر. بار. میوه . فاکهة. حاصل : دانش ثمر درخت دین است برشو بدرخت مصطفائی . ناصرخسرو.بهر خدمت هر که بر بندد کمراز درخت معرفت یابد ثمر. عطار.از باغ نشاط تو بروید گل رامش وز شاخ م...
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث َ م ِ ] (ع اِ) ج ِ ثَمَر.
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث َ م ِ ] (ع ص ) بسیار: مال ثمر؛ مالی بسیار.
-
ثمر
لغتنامه دهخدا
ثمر. [ ث ُ م ُ ] (ع اِ) جج ِ ثَمر. (اقرب الموارد).
-
ثمر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: ثِمار] samar بار درخت؛ میوه؛ بر.
-
ثمر
دیکشنری فارسی به عربی
فاکهة
-
ثمر
واژهنامه آزاد
بار و میوه
-
واژههای مشابه
-
ثَمَرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
میوه