کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثلاثة عشر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثلاثة عشر
معنی
سيزده , عدد سيزده
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثلاثة عشر
دیکشنری عربی به فارسی
سيزده , عدد سيزده
-
واژههای مشابه
-
ثلاثه
واژگان مترادف و متضاد
سهگانه
-
ثلاثه
فرهنگ واژههای سره
سه گانه
-
ثلاثه
فرهنگ فارسی معین
(ثَ ثِ) [ ع . ] (اِ.) سه .
-
ثلاثه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ثلاثَة] [قدیمی] salāse سهگانه.〈 ثلاثهٴ غَسّاله: [قدیمی] سه جام شراب که صبح مینوشیدند و آن را شویندۀ فضول بدن و زائلکنندۀ غمها میدانستند؛ ستا؛ سهتا: ◻︎ ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود / واین بحث با ثلاثهٴ غساله میرود (حافظ: ۴...
-
ثَلاَثَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
سه
-
اهرام ثلاثه
فرهنگ واژههای سره
اهرام سه گانه
-
اقانیم ثلاثه
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ ثَ ثِ) [ معر. ] ( اِ.) اب ، ابن ، روح القدس .
-
ثالث ثلاثه
فرهنگ فارسی معین
(لِ ثِ ثَ ثِ) [ ع . ] (ص .) یکی از سه اقنوم (اَب ، ابن ، روح القدوس ).
-
ثلاثه غساله
فرهنگ فارسی معین
( ~ء. غَ سُ لِ) [ ع . ] (اِ.) سه گانة شوینده و آن سه جام شراب باشد که به هنگام صبح نوشند و شویندة معده و برطرف کننده غم باشد.
-
ثالث ثلاثه
لغتنامه دهخدا
ثالث ثلاثه . [ ل ِ ث َ ث َ ] (ع اِ مرکب ) سوم از سه یعنی یکی از سه . (مجمل اللغة) : فرستم نسخه ٔ ثالث ثلاثه سوی بغداد در سوق الثلاثا. خاقانی || نام ستاره ای ؟- گویندگان ثالث ثلاثة ؛ ترسایان : ثالثاً تا از تو بیرون رفته ام گوئیا ثالث ثلاثه گفته ام .(...
-
ثلاثه ٔ غساله
لغتنامه دهخدا
ثلاثه ٔ غساله . [ ث َ ث َ ی ِ غ َس ْ سا ل َ / ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سه پیاله ٔ شراب که بوقت صبح نوشند و آن شوینده ٔ غمها و شوینده ٔ فضول تن و مزیل کدورت بشریات باشد. (غیاث اللغة از کشف و مدار و مؤید) : ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرودوین بحث ...
-
موالید ثلاثه
واژهنامه آزاد
کنایه از جماد و نبات و حیوان، سه فرزند و سه گوهر و سه ارکان هم گفته اند.