کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثقوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثقوة
لغتنامه دهخدا
ثقوة. [ ث ُق ْ وَ ] (ع اِ) کاسه ٔ سفالین . سکره . سکوره . ج ، ثَقَوات . رجوع به ثفوة شود.
-
واژههای همآوا
-
سقوط
واژگان مترادف و متضاد
۱. افت، افتادگی، زوال، لغزش، نزول، هبوط ≠ صعود ۲. فروپاشی، تلاشی، اضمحلال ۳. افتادن، پرتشدن، فرود آمدن، فرو افتادن ≠ صعود کردن
-
سقوط
فرهنگ واژههای سره
سرنگونی، واژگون
-
سقوط
لغتنامه دهخدا
سقوط. [ س َ ] (ع ص ) افتاده . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
سقوط
لغتنامه دهخدا
سقوط. [ س ُ ] (ع مص ) افتادن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 58) (دهار) (تفلیسی ). || در نزد پزشکان بیماری صرع است . (آنندراج ) (کشاف اصطلاحات الفنون ).
-
سقوط
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) افتادن . 2 - (اِ مص .) افتادگی .
-
سقوط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] soqut ۱. فرود آمدن بر زمین؛ افتادن.۲. [مجاز] کاهش ناگهانی.۳. [مجاز] تصرف و تسخیر منطقهای توسط دشمن.〈 سقوط کردن: (مصدر لازم) افتادن و بر زمین فرود آمدن؛ به پستی افتادن.〈 سقوط کردن شهر: [مجاز] به تصرف دشمن درآمدن آن.〈 ...
-
جستوجو در متن
-
ثقوات
لغتنامه دهخدا
ثقوات . [ ث َ ق َ ] (ع اِ) ج ِ ثقوة.