کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثقلِ سرد،()کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ثقل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارسنگینی، سنگینی، گرانی، ورز، وزن ۲. دشواری، سختی ≠ سبکی
-
ثقل
فرهنگ واژههای سره
گران
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تفاله هر چیزی . 2 - دُرد شراب .
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن . 2 - ظاهر شدن آبستنی زن . 3 - (اِمص .) سنگینی ، گرانی . 4 - (اِ.) رخت و بار و بنة مسافر. 5 - کالای خانه . 6 - گناه ، اثم . 7 - گنج زمین . 8 - دفینة زمین . ؛ ~ سامعه سنگینی گوش . ؛ ~ معده سوء هاضمه . ؛ قوة ~ ق...
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن . 2 - (مص م .) آزمودن وزن چیزی در دست .
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثِ قَ) [ ع . ] (مص ل .) سنگین شدن .
-
ثقل
لغتنامه دهخدا
ثقل . [ ث َ ق َ ] (ع اِ) متاع و بار مسافر و حشم و خدمتکاران او. بار. بنه . || هرچیز نفیس نگاه داشتنی . و منه الحدیث ؛ انی تارک فیکم الثقلین ، کتاب اﷲ و عترتی .
-
ثقل
لغتنامه دهخدا
ثقل . [ ث َ ق ِ ] (ع مص ) سست و کاهل شدن . || گران شدن به وزن .
-
ثقل
لغتنامه دهخدا
ثقل . [ ث ِ ق َ ] (ع اِمص ) گرانی . ضد خفت ، سبکی . || گران شدن . (غیاث اللغة).
-
ثقل
لغتنامه دهخدا
ثقل . [ ث ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثقیل .
-
ثقل
لغتنامه دهخدا
ثقل . [ث ِ ] (اِخ ) محلی است در شعر زهیر. (مراصد الاطلاع ).
-
ثقل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] saqal ۱. باروبنه و حشم مسافر.۲. مال؛ متاع.۳. هر چیز نفیس.
-
ثقل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] seql ۱. سنگین شدن؛ سنگینی.۲. (پزشکی) یبوست.۳. (موسیقی) بم بودن صدا.〈 ثقلِ سامعه: سنگینی گوش.
-
ثقل
دیکشنری فارسی به عربی
جاذبية , عمل
-
مرکز ثقل
فرهنگ واژههای سره
گرانیگاه