کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثفوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثفوة
لغتنامه دهخدا
ثفوة. [ث ُ وَ ] (ع اِ) سکورة. کاسه ٔ سفالین . ج ، ثُفُوات .
-
واژههای همآوا
-
صفوت
واژگان مترادف و متضاد
۱. برگزیدگی، نخبگی ۲. باصفا، بیآمیغ، خالص، ناب ≠ ناخالص
-
صفوت
فرهنگ فارسی معین
(صَ وَ) [ ع . صفوة ] 1 - (ص .) خالص ، ناب . 2 - برگزیده . 3 - (اِمص .) خلوص .
-
صفوت
لغتنامه دهخدا
صفوت . [ ص َ وَ ] (ع اِ) صفوة. خالص و برگزیده ٔ چیزی : چون خاک و هوا را بشود رتبت و صفوت چون چرخ و زمین را بجهد راحت و آرام . مسعودسعد.چون ز راه صدق و صفوت نز من آید نز شماصدق بوذر داشتن یا عشق سلمان داشتن . سنائی .آب را تا لطف و صفوت نار را تاب و تب...
-
صفوة
لغتنامه دهخدا
صفوة. [ ص َ / ص ُ / ص ِ وَ ] (ع اِ) خالص و برگزیده ٔ چیزی . (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). برگزیده و آنچه صاف باشد از تیرگی و غش . (غیاث اللغات ). خالص . (مهذب الاسماء). || (اِمص ) برگزیدگی . (غیاث اللغات ). بی آمیغی . پاکی . ویژگی . نابی . بی غشی . خ...
-
صفوة
لغتنامه دهخدا
صفوة. [ ص َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاولایت ، بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . در 4000 گزی شمال تربت حیدریه و 2000گزی شمال شوسه ٔ عمومی تربت به باخرز. جلگه . معتدل . سکنه 196 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، بنشن ، تریاک . شغل اهالی زرا...
-
صفوت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: صفوة] [قدیمی] safvat ۱. خالص.۲. پاکیزه و برگزیده.〈 صفوت آدمیان: پیغمبر اسلام.
-
جستوجو در متن
-
ثفوات
لغتنامه دهخدا
ثفوات . [ ث ُ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ ثُفوَة.
-
ثقوة
لغتنامه دهخدا
ثقوة. [ ث ُق ْ وَ ] (ع اِ) کاسه ٔ سفالین . سکره . سکوره . ج ، ثَقَوات . رجوع به ثفوة شود.