کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثفنات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثفنات
/safenāt/
معنی
= ثفنه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثفنات
لغتنامه دهخدا
ثفنات . [ث َ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ ثفنة. || ذوالثفنات . لقب علی بن الحسین زین العابدین علیهماالسلام زیرا مساجدآن حضرت از طول سجده پینه بسته شده بود. و نیز لقب علی بن عبداﷲبن عباس و لقب عبداﷲبن وهب رئیس خوارج .
-
ثفنات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ثفنَة] [قدیمی] safenāt = ثفنه
-
جستوجو در متن
-
ثفن
لغتنامه دهخدا
ثفن . [ ث َ ] (ع مص ) دفع کردن و راندن . || زدن کسی را با دست . || پس روی کسی کردن . آمدن کسی را از پس . || زدن ناقه کسی را به ثفنات .
-
ثفنة
لغتنامه دهخدا
ثفنة. [ ث َ ف ِ ن َ ] (ع اِ) پینه ٔ زانو. || آنچه بر زمین رسد از تن شتر وقت نشستن ، چون زانو و سینه و دست . || زانو و مجتمع ران و ساق از مردم . || باطن زانوی اسب یعنی چفته ٔ آن . || عدد و جماعت از مردم . || ناقه که به ثفنه کسی را زند. ج ، ثَفنات . ||...