کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثفج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثفج
لغتنامه دهخدا
ثفج . [ ث َ ] (ع مص ) گول گردیدن .
-
واژههای همآوا
-
سفج
لغتنامه دهخدا
سفج . [ س َ ] (ع اِ) شدت وزش باد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
سفج
لغتنامه دهخدا
سفج .[ س َ ] (اِ) خربزه ٔ خام نارس که آنرا کبال و کالک گویند. (آنندراج ) (از انجمن آرای ناصری ) : نقل ما خوشه ٔ انگور بود ساغر سفج بلبل و صلصل رامشگر بر دست عصیر. بوالمثل بخاری .ما و سر کوی ناوک و سفج و عصیراکنون که درآمد ای نگارین مه تیر. بخاری .سرب...