کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثطاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثطاع
لغتنامه دهخدا
ثطاع . [ ث ُ ] (ع اِ) زکام . سرماخوردگی . چاییدگی . چایمان .
-
واژههای همآوا
-
سطاع
لغتنامه دهخدا
سطاع . [ س ِ ] (ع اِ) درازترین ستون خیمه . || شتر دراز فربه . || ستون خانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || داغ گردن شتر بدرازا. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
ثَطاء
لغتنامه دهخدا
ثَطاء. [ ث َ ] (ع مص ) پا سپر کردن و کوفتن . || لگدکوب کردن .
-
ثطاء
لغتنامه دهخدا
ثطاء. [ ث َ طَءْ ] (ع مص ) گول گردیدن .
-
ثطاء
لغتنامه دهخدا
ثطاء. [ ث َطْ طا] (ع اِ) زن پَست سرین . || عنکبوت . تننده .کارتنک . || جانوری است کوچک سخت گزنده .
-
جستوجو در متن
-
زکام
لغتنامه دهخدا
زکام . [ زُ ] (ع اِ) بیماری سر و دماغ که بواسطه ٔ ورم تجاویف بینی عارض شود و به فارسی باد در تام و هنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). عارضه ٔ التهاب مخاط بینی است که غالباًبا آب ریزش و گرفتگی بینی همراه است . نزله ٔ بینی . گرفتگی بینی . نزله ٔ غشاء بینی ...