کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثروب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثروب
لغتنامه دهخدا
ثروب . [ ث ُ ] (ع اِ) ج ِ ثَرب .
-
واژههای همآوا
-
سروب
لغتنامه دهخدا
سروب . [ س َ ] (هزوارش ، اِ) هزوارش «سروبا» ، پهلوی «سخون » ، سخن (یونکر ص 100). در رسم الخط پهلوی «سروا» هم خوانده می شود. رجوع کنید به سروا. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). به لغت زند و پازند بمعنی سخن باشد و بعربی کلام گویند. (برهان ) (انجمن آرای نا...
-
سروب
لغتنامه دهخدا
سروب . [ س ُ ] (ع مص ) بیرون شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بیرون شدن و بیرون آمدن . (المصادر زوزنی ). رفتن . (دهار). بیرون رفتن . (ترجمان القرآن ). بر یک جهت رفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || متوجه چریدن شدن . (منتهی الارب )...
-
جستوجو در متن
-
ثرب
لغتنامه دهخدا
ثرب . [ ث َ ] (ع اِ) (معرب چربی و چربو) چادرپیه و آن آستر و بطانه ٔ صفاق و ابره و ظهاره ٔ معده باشد. و آن پیه رقیقی است که معده و امعاء را فرا گرفته است و از فم معده تا معی قولون بکشد. و صاحب غیاث اللغات گوید: در حدودالامراض بفتحتین است . || خاقانی آ...