کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثرملة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثرملة
لغتنامه دهخدا
ثرملة. [ ث َ م َ ل َ ] (ع مص ) ریخ زدن . || خوردن گوشت که هنوز پخته نباشد. || خام داشتن طعام . || آوردن نان آلوده بخاکستر از عجلت مهمانی . || تباه خوردن طعام چنانکه لحیه و پیرامون دهان بیالاید. دژ آلود خوردن یعنی بی ادب و پریشان خوردن . || ثَرمَل َال...
-
ثرملة
لغتنامه دهخدا
ثرملة. [ ث ُ م ُ ل َ ] (اِخ ) نام شاعری از ظبی . (منتهی الارب ).
-
ثرملة
لغتنامه دهخدا
ثرملة. [ ث ُ م ُ ل َ ] (ع اِ) چاهک لب . || چیزی باقی مانده در خنور. || روباه ماده .
-
جستوجو در متن
-
دژآلود
لغتنامه دهخدا
دژآلود. [ دُ ] (ن مف مرکب ) دژآلوده . سهمگین . خشمگین . قهرآلود. (برهان ). خشمگین و غضبناک : یکی شیر دژآلود است در جنگ که دارد از مصاف شیر نر ننگ . خسروانی .ثَرملة؛ دژآلودخوردن ، یعنی بی ادب و پریشان خوردن . (از مجمل اللغة)(از منتهی الارب ). || تندخو...
-
اجبن
لغتنامه دهخدا
اجبن . [ اَ ب َ ] (ع ن تف ) ترسنده تر. جبان تر.- امثال : اَجبن من الرّبّاح ؛ و هو القرد. اَجبن من ثرملة ؛ و هی اسم للثعلب . اجبن من صافر ؛ قال ابوعبید الصافر کل ّ ما یصفر من الطیّر. والصّفیر لایکون فی سباع الطیر و انّما یکون فی خشاشها و ما یصاد منه...