کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثرما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثرما
واژهنامه آزاد
حرارت
-
واژههای همآوا
-
سرما
واژگان مترادف و متضاد
۱. برد، برودت، خنکی، زمهریر، سردی، سوز، یخبندان ≠ گرما ۲. دمایپایین
-
سرما
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ په . ] (اِ.) سردی ، ضدگرما.
-
سرما
لغتنامه دهخدا
سرما. [ س َ ] (اِ) سرما (از: سرد) به شباهت با گرما (از: گرم ) ساخته شده (والا میبایست سردا بشود). (دارمستتر تتبعات ایرانی ج 1 ص 267). همین شکل در پهلوی نیز وجود دارد: «سرماک » برابر «گرماک » . گیلکی «سرمه » ، فریزندی و یرنی و نطنزی «سرما» ، سمنانی «س...
-
صرما
لغتنامه دهخدا
صرما. [ ] (اِ) به سریانی کاشم رومی است که سیسالیوس نامند. (فهرست مخزن الادویه ).
-
سرما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: sarmāk، مقابلِ گرما] sarmā ۱. سردی هوا.۲. هوای سرد.
-
سرما
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: sarmâ طاری: sarmâ طامه ای: sarmâ طرقی: sarmâ کشه ای: sarmâ نطنزی: sarmâ
-
جستوجو در متن
-
تسالونیک
لغتنامه دهخدا
تسالونیک . [ ت ِ ل ُ ] (اِخ ) سالونیک بندری است در مقدونیه ٔ یونان که 377000 تن سکنه دارد و یکی از مراکز صنعتی و تجارت یونان است . هاکس در قاموس کتاب مقدس ، ذیل تسالونیکی آرد: معنی این لفظ غلبه ٔ بر تسلی می باشد. آن بندری است از قسمت دوم مقدونیه که د...