کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثدغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صدغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sodq ۱. (زیستشناسی) = شقیقه۲. موی پیچخوردۀ کنار پیشانی.
-
صدق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] sedq ۱. راست گفتن.۲. [مقابلِ کِذب] راستی و درستی.〈 صدق گفتار: راستی گفتار.〈 صدق مطلب: راستی و درستی مطلب.〈 صدق نیت: اخلاص؛ خلوص؛ درستی نیت.〈 صدق کردن: (مصدر لازم) درست درآمدن گفتار.
-
صَدَقَ
فرهنگ واژگان قرآن
راست گفت (صدق در اصل به معناي اين است که گفتار و يا خبري که داده ميشود با خارج مطابق باشد ، و آدمي را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق ميگويند . و ليکن از آنجائي که بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول ناميدهاند در نتيجه صدق را د...
-
صَدَّقَ
فرهنگ واژگان قرآن
تصديق کرد - راست بودن سخني را تأييد کرد
-
صِدْقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
راستي - درستي - نيکي (در عبارت "لِسَانَ صِدْقٍ " يعني زباني که جز به راستي سخن نمي گويد و در عبارت "مَقْعَدِ صِدْقٍ " منظور اين است که ميان مجلس و جايگاه آنان و صدق عمل و ايمانشان رابطهاي هست . صدق در اصل به معناي اين است که گفتار و يا خبري که داده م...
-
جستوجو در متن
-
ثادغ
لغتنامه دهخدا
ثادغ . [ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثَدْغ . شکننده .