کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثبات قدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثبات قدم
دیکشنری
perseverance, persistence, resolution, resolve, stability
-
جستوجوی دقیق
-
ثبات قدم
دیکشنری فارسی به عربی
استمرار
-
واژههای مشابه
-
register 1
ثبّات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] نوعی حافظه برای ثبت موقت اطلاعات مربوط به عملیات درونی واحد پردازش مرکزی که معمولاً برای منظور خاصی در نظر گرفته میشود
-
ثُبَاتٍ
فرهنگ واژگان قرآن
دسته های متفرق و پراکنده ( جمع کلمه ثبه است و ثبه به معناي جماعتهاي متفرق است)
-
ثبات انواع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← نظریۀ ثبات انواع
-
wind recorder
ثبّات باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزار ثبت پیوستۀ سمت و سرعت باد
-
fare-registering faregate, turnstile
دروازۀ ثبّات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] دروازهای که کرایههای پرداختشده را ثبت میکند
-
ثبات کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] 1 - (مص ل .) پایداری کردن ، استقامت ورزیدن . 2 - ثابت شدن ، پایدار ماندن . 3 - مقاومت کردن . 4 - (اِمص .) پایداری ، استقامت .
-
بی ثبات
دیکشنری فارسی به عربی
زلق , غير مستقر , متغير , متقلب
-
برقراری ثبات
دیکشنری فارسی به عربی
أحْلالُ الإستقرار
-
ایجاد ثبات
دیکشنری فارسی به عربی
أحْلالُ الإستقرار
-
ثبات قیمتها
دیکشنری فارسی به عربی
استقرار الأسعار
-
ثبات اقتصادى
دیکشنری فارسی به عربی
استقار اقتصادىّ
-
ثبات امنیتى
دیکشنری فارسی به عربی
استقرار أمنىّ
-
ثبات سیاسى
دیکشنری فارسی به عربی
استقرار سياسىّ