کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ ساییدن و سودن) ‹سای› sā ۱. = ساییدن۲. ساینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آسمانسای، پولادسای، سرمهسای، عنبرسای، مشکسای، نمکسای.
-
سا
لهجه و گویش بختیاری
sâ 1. سایه؛ 2. آسمان بىابر.
-
جستوجو در متن
-
ذوخناثی
لغتنامه دهخدا
ذوخناثی . [ خ َ ثا ] (اِخ ) نام موضعی است .
-
کثابة
لغتنامه دهخدا
کثابة. [ ک ُث ْ ثا ب َ ] (اِخ ) نام دو جا در بلاد ثمود. (از معجم البلدان ).
-
کوثی
لغتنامه دهخدا
کوثی . [ ثا ] (اِخ ) منزلی است مخصوص عبدالدار در مکه . (از معجم البلدان ).
-
وثی
لغتنامه دهخدا
وثی . [ وُ ثا ] (ع اِ) دردها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
هلثی
لغتنامه دهخدا
هلثی . [ هََ ثا ] (ع اِ) گروه بلندآواز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
انثی
فرهنگ فارسی معین
(اُ ثا) [ ع . ] (اِ.) ماده ، زن ، زنینه ؛ ج . اناث .
-
ثؤلول
فرهنگ فارسی معین
(ثُ) [ ع . ] (اِ.) آژخ ، زگیل ؛ ج . ثا´ لیل .
-
خنثی
فرهنگ فارسی معین
(خُ ثا) [ ع . ] (ص .) 1 - کسی است که نه مرد باشد نه زن . 2 - بی فایده ، بیهوده .
-
سابورالثالث
لغتنامه دهخدا
سابورالثالث . [ رُث ْ ثا ل ِ ] (اِخ ) ابن سابور، رجوع به ساسانیان و شاپور سوم شود.
-
قریثی
لغتنامه دهخدا
قریثی . [ ق َ ثا ] (ع ص ) قریثاء. (ناظم الاطباء). رجوع به قریثاء شود.
-
لهثی
لغتنامه دهخدا
لهثی . [ ل َ ثا ] (ع ص ) تأنیث لهثان . زن تشنه .
-
مکیثی
لغتنامه دهخدا
مکیثی . [ م ِک ْ کی ثا ] (ع مص ) رجوع به مکیثاء شود.
-
خبیثی
لغتنامه دهخدا
خبیثی . [ خ ِب ْ بی ثا ] (ع اِمص ) خُبث . (از اقرب الموارد).