کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثایة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثایة
لغتنامه دهخدا
ثایة. [ ی َ ] (ع اِ) شوغای گوسفند. آغل گوسپندان و شتران در صحرا یا نزدیک خانه . || سنگ توده ای است پست بقدر مرد نشسته که در صحرا سازند برای نشان . || ثاوة.
-
واژههای همآوا
-
سایت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سکوی پرتاب موشک ۲. محل استقرار رادار ۳. کارگاه ساختمانی ۴. کارخانه ۵. مرکز مجازی در اینترنت
-
سایت
فرهنگ واژههای سره
تارنما، جا یگاه
-
سعیط
لغتنامه دهخدا
سعیط. [ س َ ] (ع اِ) دُردی می . (اقرب الموارد) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). || بوی خوش از می واز هر چیزی . || بوی تند. || درخت بان . || روغن خردل و تندی بوی خردل و حدت آن . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
ثعیط
لغتنامه دهخدا
ثعیط. [ ث َ ] (ع اِ) خاک خرد. || ریگ تنک که بادش از جائی به جائی برد.
-
ثعیة
لغتنامه دهخدا
ثعیة. [ ث َ ی َ ] (ع مص ) خالی شدن سرای از قبیله . || گرسنگی . گرسنه گردیدن .
-
سایت
واژهنامه آزاد
محل، محوطه، تارنما، وبگاه.
-
سعیت
واژهنامه آزاد
سعی وتلاش و کوشش
-
جستوجو در متن
-
ثاوة
لغتنامه دهخدا
ثاوة. [ وَ ] (ع اِ) میش کلان سال . || گوسفند لاغر. || اندک باقی مانده از بسیار. || ثایه . و نیز رجوع به ثایه شود.
-
شوالک
لغتنامه دهخدا
شوالک . [ ش ُ ل َ ] (اِ مرکب ) آله ٔ شب . آنجا که گوسفندان شب به سر آرند. شوغا. شبگاه : ثایة؛ شوالک گوسفند. (مهذب الاسماء). آغل . (یادداشت مؤلف ).