کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثامنه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ثامنَة، مؤنثِ ثامن] [قدیمی] sāmene = ثامن
-
هجدهم
دیکشنری فارسی به عربی
ثامن عشر
-
هجدهمین
دیکشنری فارسی به عربی
ثامن عشر
-
مشهدی
لغتنامه دهخدا
مشهدی . [ م َ هََ ] (ص نسبی ) منسوب به شهر مقدس مشهد. || لقب کسی که مزار امام ثامن ، علیه الصلوةوالسلام را زیارت کرده باشد. (ناظم الاطباء).
-
اسباجه
لغتنامه دهخدا
اسباجه . [ ] (اِخ ) مؤلف منتهی الارب گوید: مشهد؛ لقب اسباجه از خراسان مدفن امام ثامن . (منتهی الارب ذیل ش هَ َد). و این نام را در جائی نیافتیم .
-
ثامنة
لغتنامه دهخدا
ثامنة. [ م ِ ن َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ثامن . || یک جزء از شصت جزء سابعه و ثامنه قسمت شده است به شصت تاسعة (فلک ). ج ، ثوامن .
-
غنی نقی
لغتنامه دهخدا
غنی نقی . [ غ َ ن َ ] (اِخ ) زیدفوری . یکی از دانشمندان بود. از حسین بن دلدار علی نقوی هندی دانش فراگرفت . اوراست : کتاب فی الفرق بین المعانی المتشابهه . (از معجم المؤلفین تألیف عمر رضا کحاله جزء ثامن ص 41).
-
غفاریان
لغتنامه دهخدا
غفاریان . [ غ َف ْ فا ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی آرد: غفاریان در اول مردمی صالح و متدین بوده اند. از ایشان امام سعید استاد الائمة نجم الدین عبدالغفار صاحب الحاوی رحمةاﷲ علیه در علم فقه مذهب امام شافعی مطلبی (رض ) بأقصی الغایة والامکان کوشید، و آن قوم بدو...
-
سامانی
لغتنامه دهخدا
سامانی . (اِخ ) منصوربن نوح بن عبدالملک بن نوح بن نصربن احمدبن اسدبن سامان معروف به الحارث . بعد از پدر به پادشاهی نشست و یک سال و هفت ماه حکم کرد و امارت بفایق داد. تا اینکه بکتوزون بر ابوالحارث خروج کرد و به اتفاق فایق او را بگرفت و میل کشید در ثام...
-
ضالة
لغتنامه دهخدا
ضالة. [ ضال ْ ل َ ] (ع ص ) شتر که بی شبان و صاحب در جای هلاک باشد. (منتهی الارب ). گمشده (مذکر و مؤنث در وی یکسانست ). (منتهی الارب ) (دهار). گم گشته از حیوان (مذکر و مؤنث ) و جز آن . ضایعه . چیزی گمشده . (منتخب اللغات ). و در شعر بتخفیف نیز آمده ا...
-
سلطانعلی گنابادی
لغتنامه دهخدا
سلطانعلی گنابادی . [ س ُ ع َ ی ِ گ ُ ] (اِخ ) حاج ملاسلطان محمد مشهور به حاج ملاسلطانعلی شاه گنابادی رحمة اﷲ علیه . سلسله ٔ نسبش به این وجه است : حاج ملاسلطان محمدبن حیدر محمدبن دوست محمدبن نور محمدبن حاج محمدبن قاسمعلی . این خانواده اباعن جد از اجله...
-
واسطه
لغتنامه دهخدا
واسطه . [ س ِ طَ / طِ ] (از ع ، اِ) واسطة: در میان بونده . (آنندراج ). هر چیزی که در میان واقع میگردد. (ناظم الاطباء). وسط. میان : و الا واسطه ٔ آن به حیرت کشد. (کلیله و دمنه ). در واسطه ٔ نیشابور سمکی تا سماک و فلکی ثامن بر افلاک ظاهر شد. (ترجمه ٔ ت...
-
ذهبیة
لغتنامه دهخدا
ذهبیة. [ ذَ هََ بی ی َ ] (اِخ ) سلسله ای از اهل تصوف . سید قطب الدین محمد الحسینی النیریزی الشیرازی ، یکی از اقطاب این سلسله در کتاب فصل الخطاب آورده : و وارث الطومار السلسلة الذهبیه الکبرویة الرضویة، الشیخ محمد العارف الذی صومعته فی المشهد المقدس ، ...
-
طالب آملی
لغتنامه دهخدا
طالب آملی . [ ل ِ ب ِ م ُ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم که در 1036 هَ . ق . درگذشته است . صاحب «آتشکده » آرد: از شعرای آمل است و مدتی در هندوستان در خدمت شاه سلیم از معتبرین بوده . صاحب دیوان است و در شاعری طرز خاص که مطلوب شعرای فصیح نیست دارد. بعد ...
-
لطفعلی بیک
لغتنامه دهخدا
لطفعلی بیک . [ ل ُ ع َ ب ِ ] (اِخ ) (حاج ...) آذر بیگدلی شاملو. برادرزاده ٔ ولی محمدخان ، متخلص به سرور مستوفی و نویسنده ٔ عادلشاه افشار، معاصر زندیه است و تذکره ای به نام کریمخان زند موسوم به آتشکده نوشته و یوسف زلیخائی نیز به نظم آورده و صاحب دیوان...