کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثامن
/sāmen/
معنی
هشتم؛ هشتمین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثامن
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (اِ.) هشتم ، هشتمین .
-
ثامن
لغتنامه دهخدا
ثامن . [م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثمن . || هشتم .
-
ثامن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] sāmen هشتم؛ هشتمین.
-
واژههای مشابه
-
محمد ثامن
لغتنامه دهخدا
محمد ثامن . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ م ِ ] (اِخ ) ابن یوسف الثالث ، ملقب به متمسک . چهاردهمین از ملوک بنی نصر به غرناطه . (820 - 831 هَ . ق .) و نوبت دوم (833 - 835 هَ . ق ) و نوبت سوم (835 - 848 هَ . ق .) (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 94).
-
ثامن الائمه
لغتنامه دهخدا
ثامن الائمه . [ م ِنُل ْ اَ ءِم ْ م َ ] (اِخ ) لقب امام رضا علیه السلام .
-
ثامن عشر
دیکشنری عربی به فارسی
هجدهم , هجدهمين
-
ثامن الائمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ثامنالائمَّة] sāmenol'a'emme امام هشتم شیعیان؛ امام علیبن موسیالکاظم ملقب به رضا.
-
ثامن الحجج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] sāmenolhojaj = ثامنالائمه
-
ثامن الحجج
واژهنامه آزاد
حجت هشتم - از الغاب امام هشتم
-
واژههای همآوا
-
سامن
لغتنامه دهخدا
سامن . [ م َ ] (اِخ ) البرت (1859 - 1900 م .) شاعر فرانسوی متولد در لیل مصنف مرثیه های دلپسند باغ کودکان ، کالسکه ٔ طلایی . و سبک او ارتباط مستقیم با سبک سمبولیست ها دارد.
-
سامن
لغتنامه دهخدا
سامن . [ م ِ ] (اِخ ) این قصبه مرکز دهستان سامن شهرستان ملایر است که در 17 هزارگزی جنوب ملایر و کنار راه شوسه ٔ ملایر به بروجرد واقع شده است . هوای آن معتدل ودارای 4016 تن جمعیت است . آب آن جا از 17 رشته قنات و زه آب رودخانه خد تأمین میشود. محصول آن...
-
سامن
لغتنامه دهخدا
سامن . [ م ِ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ شهرستان ملایر است . این دهستان در جنوب باختری شهرستان واقع و محدود است از طرف شمال به دهستانهای حومه آورزمان از طرف خاور به دهستان حومه از جنوب به شهرستانهای بروجرد و نهاوند از باختر به شهرستان نهاوند....
-
سامن
لغتنامه دهخدا
سامن . [ م ِ ] (ع ص ) فربه و بسیارروغن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).