کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثالثه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثالثه
/sālese/
معنی
۱. = ثالث
۲. (اسم) [قدیمی] یکشصتم ثانیه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثالثه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ثالثَة] [قدیمی] sālese ۱. = ثالث۲. (اسم) [قدیمی] یکشصتم ثانیه.
-
واژههای مشابه
-
ثالثة
لغتنامه دهخدا
ثالثة. [ ل ِ ث َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ثالث . شصت یک ثانیه که آن نیز شصت یک دقیقه و دقیقه شصت یک ساعت است . || نزد اهل هیئت و منجمان سدس عشر ثانیه باشد چنانکه ثانیه سدس عشر دقیقه است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || جزء شصت یک از ثانیه وثالثه قسمت شود به ...
-
ثَّالِثَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
سوم -سومی
-
tertiary mirror
آینۀ ثالثه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] سومین آینه در مسیر پرتوهای نور در تلسکوپهای بازتابی
-
جستوجو در متن
-
ثوالث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ثالثَة] [قدیمی] savāles = ثالثه
-
ثوالث
لغتنامه دهخدا
ثوالث . [ ث َ ل ِ ] (ع ص ، اِ) ثالثة.
-
رابعة
لغتنامه دهخدا
رابعة. [ ب ِ ع َ ] (ع اِ) (اصطلاح فلکی ) شصت یک ثالثه . جزء شصت یک ثالثه . یک شصتم ثالثه . و رابعه تقسیم شده است بشصت خامسه . ج ، روابع. || آهنگی در موسیقی چهارم . || (اصطلاح طب ). درجه ٔ رابعه . || ربع. یک چهارم : کالشمس فی رابعةالنهار؛ چون آفتاب در...
-
گاوماها
لغتنامه دهخدا
گاوماها. (اِخ ) رجوع به گاوماسا و گاوماسیاب شود. (نزهةالقلوب مقاله ٔ ثالثه ص 60).
-
لامجانرود
لغتنامه دهخدا
لامجانرود. [ ] (اِخ ) نام دیهی از توابع همدان . (نزهةالقلوب مقاله ٔ ثالثة ص 72).
-
گاوباری
لغتنامه دهخدا
گاوباری . (اِخ ) (صحرای ...) صحرایی در ناحیت موغان که محمودآباد در آن واقع بود. (نزهة القلوب مقاله ٔ ثالثه ص 91).
-
شستگانی
لغتنامه دهخدا
شستگانی . [ ش َ ] (ص نسبی ) یا کسور شستگانی ، آنک منجمان بکار دارند چون دقیقه و ثالثه . (التفهیم ).
-
لابجین
لغتنامه دهخدا
لابجین . (اِخ ) نام دیهی از ناحیه ٔ فریوار همدان . (نزهةالقلوب چ لیدن مقاله ٔ ثالثة ص 72). اما ظاهراً دگرگون شده ٔ لالجین باشد.
-
لکان
لغتنامه دهخدا
لکان . [ ل ] (اِخ ) نام محلی به شیراز. و آن تصحیف بکان و بابکان نیز تواند بود. رجوع به نزهةالقلوب چ اروپا مقاله ٔ ثالثه ص 188 شود.