کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثابته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ثابته
/sābete/
معنی
= ثوابت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثابته
فرهنگ نامها
(تلفظ: sābete) (عربی) (مؤنث ثابت) ، یکی از ستارگان ثابت.
-
ثابته
لغتنامه دهخدا
ثابته . [ ب ِ ت َ] (ع ص ، اِ) تأنیت ثابت . || یکی از ثوابت کواکب . خلاف سیّارة. هر یک از ستارگان که حرکت آنرادر نتوان یافت . ج ، ثوابِت ، ثابتات . نور در هر ثانیه سیصد هزار هزار گز طی مسافت کند و نور نزدیکترین ثوابت بکره ٔ زمین در مدت سه تا چهار سال...
-
ثابته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: ثابِتَة، مقابلِ سیاره، جمع: ثَوابِت] (نجوم) sābete = ثوابت
-
واژههای مشابه
-
فلک ثابته
لغتنامه دهخدا
فلک ثابته . [ ف َ ل َ ک ِ ب ِ ت َ / ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فلکی است که کواکب ثابته یعنی کواکب غیرسیار بر وی مرکوزند، و آن فلک هشتم است و در شرع آن را کرسی نامند و حکمافلک البروج گویند. (غیاث ). رجوع به فلک البروج شود.
-
اعیان ثابته
لغتنامه دهخدا
اعیان ثابته . [ اَ ن ِ ب ِ ت ِ / ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صور اسماء الهی و صور علمیه . (ناظم الاطباء). صور اسمای الهی . (از کشف بنقل غیاث اللغات و آنندراج ).صور علمیه . (از مدارالافاضل بنقل غیاث اللغات و آنندراج ). حقایق ممکنات در علم حق تعالی ب...
-
استراتيجيّة ثابتة
دیکشنری عربی به فارسی
استراتژى ثابت
-
جستوجو در متن
-
استراتژى ثابت
دیکشنری فارسی به عربی
استراتيجيّة ثابتة
-
ثابتات
لغتنامه دهخدا
ثابتات . [ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثابته . کواکب ثابته . ثوابت .- چرخ ثابتات . فلک ثوابت . فلک هشتم : یا کسی دیگر مر او را برکشیدآنکه کرسی اوست چرخ ثابتات .ناصرخسرو.
-
ثوابت
فرهنگ فارسی معین
(ثَ بِ) [ ع . ] (اِ.) جِ ثابته ؛ ستارگان ثابت که مانند سیارات حرکت انتقالی ندارند.
-
روضه
لغتنامه دهخدا
روضه . [ رَض َ / ض ِ ] (اِخ ) میان نسق شامی و نسق یمانی از کواکب ثابته را روضه خوانند یعنی باغچه . (از التفهیم ).
-
طادیة
لغتنامه دهخدا
طادیة. [ ی َ ] (ع ص )مقلوب واطدَة، ثابت ِ دیرینه . یقال ، عادَة طادِیة؛ ای ثابته قدیمة. ج ، طیادِی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
ابوالخیر
لغتنامه دهخدا
ابوالخیر. [ اَ بُل ْ خ َ ] (اِخ ) ابن ابی السعودبن ظهیره ٔ شافعی مکی ، ملقب به قطب الدین . در اواخر مائه ٔ نهم و اوائل دهم هجری میزیست . او راست : جامعةالجواهر در مطلع کواکب ثابته و آن منظومه ای در بحر رجز است در 77 بیت که بسال 905 هَ . ق . نظم کرده ...
-
ثابت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sābet ۱. تغییرناپذیر.۲. پابرجا.۳. استوار.۴. پایدار؛ همیشگی.۵. آنچه با برهان و دلیل مورد قبول واقع شده؛ مدلّل.۶. (اسم، صفت) (نجوم) = ثابته〈 ثابت شدن: (مصدر لازم) استوار شدن؛ مدلّل شدن؛ محقق شدن.〈 ثابت کردن: (مصدر متعدی) محقق کرد...