کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیک تاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیک تاک
/tiktāk/
معنی
صدای یکنواخت مانند صدای ساعت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیک تاک
فرهنگ فارسی معین
(ص .) = تیک تیک : صدای یکنواخت ساعت یا هر صدایی که شبیه آن باشد.
-
تیک تاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹تیکتیک› tiktāk صدای یکنواخت مانند صدای ساعت.
-
واژههای مشابه
-
تیک تیک
لغتنامه دهخدا
تیک تیک .(اِ صوت مرکب ) آواز جنبش عقربک ساعت . حکایت صوت عقربه های ساعت . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا). آواز حرکت یکنواخت رقاصک یا پاندول ساعت و جز آن . تک تک .
-
تیک تیک
دیکشنری فارسی به عربی
لحظة
-
تیک به تیک
واژهنامه آزاد
تیک به تیک= روبروی هم، مقابل هم
-
tic disorder
اختلال تیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هریک از اختلالهایی که ویژگی اصلی آنها پرش یا گرفتگی عضلههای حرکتی یا صوتی یا هر دوی آنها بهطور مکرر در طول روز است
-
تیک آف
فرهنگ فارسی معین
(تِ) [ انگ . ] (اِمص .) 1 - یک باره به حرکت درآوردن اتومبیل یا موتور سیکلت به شکلی که چرخ های آن از زمین اندکی فاصله بگیرد. 2 - از زمین برخاستن یا بلند کردن هواپیما. 3 - پریدن یا بلند شدن از تختة شیرجه یا تختة پرش .
-
په تیک
لغتنامه دهخدا
په تیک . [ پ ِ ] (اِخ ) ولایتی از تراکیه (آسیای صغیر). (ایران باستان ج 2 ص 1245).
-
پک تیک
لغتنامه دهخدا
پک تیک . [ پ ِ] (فرانسوی ، اِ) ماده ای را گویند که لرزانک های نباتی را غلظت بخشد و نیز حموضتی که از تأثیر جسم قلیائی بر «پک تین » حاصل آید.
-
transient tic disorder
اختلال تیک گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال تیک که در آن فرد بین 4 هفته تا یک سال روزانه بارها دچار تیکهای منفرد یا چندتایی میشود
-
کاتون دو تیک
لغتنامه دهخدا
کاتون دو تیک . [ ت ُ ] (اِخ ) نواده ٔ کاتون بزرگ . وی بسال 95 ق .م . تولد یافت و به خلاف قیصر از آزادی و مجلس شیوخ دفاع میکرد. وی پس از شکست «تاپسوس » به سال 64 ق .م . با شمشیر خود، خود را بکشت . زندگانی و مرگ او مثل جزم و ثبات است .
-
پاله الی تیک
لغتنامه دهخدا
پاله الی تیک . [ ل ِ اُ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) منسوب به دوره های عصر حجر قدیم .
-
آردل تیک آراز
واژهنامه آزاد
جادۀ بختیاری شجاع، جادۀ محلی ترکی.
-
chronic motor or vocal tic disorder
اختلال تیک حرکتی یا آوایی مزمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال تیک که در آن فرد در مدتی افزون بر یک سال دچار تیکهای حرکتی یا صوتی شود درحالیکه دورههای توقف تیک از سه ماه تجاوز نکند