کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیپا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیپا
/tipā/
معنی
ضربهای که با سرپنجۀ پا به چیزی بزنند؛ تُک پا؛ اردنگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اردنگ، اردنگی، پاسار، پشتپا، تکپا، ضربهپا، لچ، لگد
دیکشنری
boot, tiptoe
-
جستوجوی دقیق
-
تیپا
واژگان مترادف و متضاد
اردنگ، اردنگی، پاسار، پشتپا، تکپا، ضربهپا، لچ، لگد
-
تیپا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.)ضربه ای که با نوک پنجه پا زده می شود.
-
تیپا
لغتنامه دهخدا
تیپا. (اِ) ضرب و زخم با نوک پای . اردنگ . زه کونی . زفکنه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ضربه ای که با نوک پنجه زنند. تک پا. (فرهنگ فارسی معین ).
-
تیپا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] tipā ضربهای که با سرپنجۀ پا به چیزی بزنند؛ تُک پا؛ اردنگی.
-
واژههای مشابه
-
تیپا خوردن
لغتنامه دهخدا
تیپا خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ؛ رانده شدن . رجوع به تیپا و تیپا زدن شود.
-
تیپا زدن
لغتنامه دهخدا
تیپا زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) با نوک پا ضربه زدن . تک پا زدن . (فرهنگ فارسی معین ). زفکنه زدن . اردنگ زدن . زه کونی زدن . شلخته زدن . سرچنگ زدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). راندن .
-
تیپا،تیپو
لهجه و گویش تهرانی
ضربه با نوک پا
-
تیپا،تیپو
لهجه و گویش تهرانی
ضربه با نوک پا
-
جستوجو در متن
-
لج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] laj لگد؛ تیپا.
-
شلخته
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) تیپا.
-
اردنگ
واژگان مترادف و متضاد
پاسار، پشتپا، تیپا، لگد
-
زهکونی
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (حامص .) تیپا، اردنگ .
-
لج
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (اِ.) لگد، تیپا.