کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیوع
لغتنامه دهخدا
تیوع . [ ت َی ْ ی ] (ع اِ) (از «ت وع ») هرتره که وقت بریدن آن شیر از وی برآید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مانند سمقونیا و شیرم و لاغیه و عرطنیثا وعشر. ج ، تیوعات . (منتهی الارب ). رجوع به یتوع شود.
-
واژههای همآوا
-
تیوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tivā) ناز و کرشمه .
-
تیوا
لغتنامه دهخدا
تیوا. [ت َ ] (اِ) عشقبازی و ناز و کرشمه . (ناظم الاطباء).
-
تیوا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تیوای› [قدیمی] tivā تهور؛ بیپروایی؛ بیباکی.
-
جستوجو در متن
-
طبق
لغتنامه دهخدا
طبق . [ طِ ] (ع اِ) گروه مردم . || گروه ملخ . بسیار از مردم و ملخ . || سریشم که مرغان را بدان شکار کنند. || بار درختی . || هرچه بدان چیزی را به چیزی چفسانند. (منتهی الارب ). سریش . (مهذب الاسماء). || دام که به وی شکار کنند. (منتهی الارب ). بالان . (د...