کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیمور ملک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
منکو تیمور
لغتنامه دهخدا
منکو تیمور. [ م ُ ت َ ] (اِخ ) رجوع به منگو تیمور و سبک شناسی ج 3 ص 103 و شد الازار ص 273 و 283 و یادداشتهای قزوینی ج 3 ص 330 شود.
-
منگکو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگکو تیمور. [ م َ گ َ ت َ ] (اِخ ) رجوع به منگو تیمور و تاریخ غازان ص 13 و 126 و 127 شود.
-
منگو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگو تیمور. [ م ُ ت َ ] (اِخ ) پسر هلاکو و اولجای خاتون و برادراباقا که 25 روز پیش از مرگ برادرش اباقاخان درگذشت و به مقام سلطنت ایلخانی نرسید. رجوع به تاریخ مغول اقبال ص 218 و 221 و حبیب السیر چ خیام ج 2 و 3 شود.
-
منگو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگو تیمور. [م ُ ت َ ] (اِخ ) از خاندان باتو و پسر برکای خان ، پادشاه خانات قبچاق (664 هَ . ق .). او مانند پدر آئین اسلام داشت و با الملک الظاهر بیبرس برای جدال و برانداختن اباقاخان همدست شد. طرح اتحاد آنان به خاطر دوستی دیرینه ای بود که ایلخانان با ...
-
ادگو تیمور
لغتنامه دهخدا
ادگو تیمور. [ اِ ت َ ] (اِخ ) (مرکب از دو کلمه ٔ مغولی ایدِگو، بمعنی هوش مند + تیمور، بمعنی آهن ) وی پسر بزرگتر چینتیمور است . رجوع به جامعالتواریخ رشیدالدین فضل اﷲ چ بلوشه ج 2 ص 57 (متن ) و 28 (ضمیمه ٔ فرانسه ) شود.
-
ایل تیمور
لغتنامه دهخدا
ایل تیمور.[ ] (اِخ ) دهستانی است از بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد استان چهارم (آذربایجان غربی ). دارای 79 آبادی است و آب آنجا از رود مهاباد است . جمعیت آن 12360 تن ومحصولات عمده اش غلات ، توتون و فرآورده های دامی است . مرکزش اسکی بغداد است که در 50 کیلوم...
-
اولجای تیمور
لغتنامه دهخدا
اولجای تیمور. [ اُ ت َ ] (اِخ ) ششمین از خانان مغولستان از نسل چنگیز (805 تا 814 هَ . ق .). رجوع به ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول شود.
-
بلفه تیمور
لغتنامه دهخدا
بلفه تیمور. [ ب ُ ف ِ ت َ] (اِخ ) دهی از دهستان بروانان ، بخش ترکمان ، شهرستان میانه . سکنه ٔ آن 848 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
خان تیمور
لغتنامه دهخدا
خان تیمور. [ ت ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان . این ده در 15 هزارگزی شمال باختری راه مالرو عمومی واقع و ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری که سکنه ٔ آنجا 443 تن میباشد. مذهب این سکنه شیعه و زبانشان ترکی ا...
-
خان تیمور
لغتنامه دهخدا
خان تیمور. [ ت ِ ] (اِخ ) نام یکی از فرماندهانی است که اولجایتو برمیسره ٔ لشکر خود در لشکرکشی بجانب شام تعیین کرد. امیر اولجایتو در سنه ٔ 712 هَ . ق . بقصد قشلاق از سلطانیه عازم شد و از بغداد لشکری بجانب شام کشید امیر اعظم امیرجوبان را منقلای لشکر تع...
-
خای تیمور
لغتنامه دهخدا
خای تیمور. (اِخ ) نام یکی از فرماندهان سلطان اولیجایتو است در جنگ گیلان .رشیدی آرد: توضیح آنکه اولیجایتوی در ذی القعده ٔ سنه ٔ 706 هَ . ق . فولاد خبکسان را بر سر آغرق گذاشت و باسپاهی جرار از سلطانیه متوجه گیلان شد و بطارم آمد واز آنجا به کوه طرفک رفت...
-
حسن تیمور
لغتنامه دهخدا
حسن تیمور. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مهربان بخش کبوترآهنگ شهرستان همدان در 36 هزارگزی شمال باختری قصبه ٔ کبوترآهنگ و هشت هزارگزی باختر راه قدیم قافله رو همدان - زنجان . تپه ماهور و سردسیر است . 383 تن سکنه ٔ شیعه ٔ ترک زبان دارد. آب آن از قنات...
-
تقای تیمور
لغتنامه دهخدا
تقای تیمور. [ ت ُ ت َ ] (اِخ ) رجوع به تغاتیمور و طغاتیمور و جهانگشای جوینی ج 1 ص 145 و 205 شود.
-
تیمور گورکان
لغتنامه دهخدا
تیمور گورکان . [ ت َ / ت ِ رِ ] (اِخ ) رجوع به تیمور (امیر) شود.
-
تیمور لنگ
لغتنامه دهخدا
تیمور لنگ . [ت َ / ت ِ رِ ل َ ] (اِخ ) رجوع به تیمور (امیر) شود.