کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیمارخواره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیمارخواره
/timārxāre/
معنی
غمگین؛ اندوهگین: ◻︎ تنت قارون شدهست و جانْت مفلس / یکی شاد و دگر تیمارخواره (ناصرخسرو: ۴۶۱).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیمارخواره
لغتنامه دهخدا
تیمارخواره . [ خوا / خارَ / رِ ] (نف مرکب ) تیمارخوار. غمگین : تنت قارون شده ست و جانت مفلس یکی شاد و دگر تیمارخواره .ناصرخسرو.
-
تیمارخواره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] timārxāre غمگین؛ اندوهگین: ◻︎ تنت قارون شدهست و جانْت مفلس / یکی شاد و دگر تیمارخواره (ناصرخسرو: ۴۶۱).
-
جستوجو در متن
-
خواره
لغتنامه دهخدا
خواره . [ خوا / خا رَ / رِ ] (نف ) خورنده . آشامنده . این کلمه همیشه بصورت ترکیب استعمال می گردد. (ناظم الاطباء).- آدمی خواره ؛ آدم خور. انسان خور. خورنده ٔ انسان : چو آن آدمیخواره یابد خبرکه هست آدمیخواره ای زو بتر. نظامی .فرشته کشی آدمی خواره ای ....