کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیله نو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تیله بازی
لهجه و گویش تهرانی
بازی چند نفر با زدن تیله با تیله به وسیله دو انگشت و انداختن درچال
-
تیله مایه
لهجه و گویش تهرانی
پول
-
تیله کَن
لهجه و گویش تهرانی
حفار آثار باستانی
-
تیله کو
واژهنامه آزاد
بچه کوه
-
مایه پیله،مایه تیله
لهجه و گویش تهرانی
پول وپله
-
قُر و تیله
فرهنگ گنجواژه
قراضه.
-
تیله و قُراضه
لهجه و گویش تهرانی
لکنته
-
تر و تیله
فرهنگ گنجواژه
خیس.
-
تیله و مهره
فرهنگ گنجواژه
وسائل خرده ریز.
-
مایه و تیله
فرهنگ گنجواژه
مایه و پیله.
-
جستوجو در متن
-
مایه
لغتنامه دهخدا
مایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) بنیاد هرچیزرا گویند. (برهان ). اصل و ماده ٔ هرچیز را گویند. (فرهنگ رشیدی ) (از غیاث ). اصل و ریشه و بنیاد و مصدر واساس و جوهر. (ناظم الاطباء). پهلوی ، ماتک (جوهر، ماده ٔ اولی ) و نیز به معنی ماده ، شی ٔ مادی . (حاشیه ٔ برهان...
-
بن
لغتنامه دهخدا
بن . [ ب ُ ] (اِ) بنیاد. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (شرفنامه ٔ منیری ) (ناظم الاطباء). پایه . اساس . پای . اصل . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو بشنید ازو مرد داناسخن مر آن نامه را پاسخ افکند بن . فردوسی .ز دستور پرسیم یکسر سخن چو کاری نو افکند خواهیم ب...