کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیلا
/tilā/
معنی
۱. رسن.
۲. چرخ رسنتابی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیلا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) چرخ رسن تابی .
-
تیلا
لغتنامه دهخدا
تیلا. (اِ) چنبر رسن تابی را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ). چنبر رسن . (شرفنامه ٔ منیری ).
-
تیلا
لغتنامه دهخدا
تیلا. [ت َ ] (اِ) جعل منقش پرخط و خال . (برهان ) (از ناظم الاطباء). ظاهراً محرف رتیلا. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
تیلا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tilā ۱. رسن.۲. چرخ رسنتابی.
-
تیلا
واژهنامه آزاد
نقاشی پر خط و خال ( شلوغ)
-
واژههای همآوا
-
طیلا
لغتنامه دهخدا
طیلا. [ طَ ] (ع اِ) عقیدالعنب . رب انگور . خلیل بن احمد فراهیدی گوید طیلا نوعی قطرانست که شراب منصف را بدو ماننده کرده و شراب منصف را نیز طیلا نامیده اند. و احمدبن داود گوید: بعضی عرب رب انگور را طیلا نامند. مطبوخ .