کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیغگذار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیغگذار
لغتنامه دهخدا
تیغگذار. [ گ ُ ] (نف مرکب ) شمشیرزن : حمله ها بر به طبع تیغگذاررزمها کن به وهم تیرانداز. مسعودسعد.حربهای ایشان در آن محاربات چون قضا تیغگذار و چون زمانه عمرخوار بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 69).
-
جستوجو در متن
-
تیرانداز
لغتنامه دهخدا
تیرانداز. [ اَ ] (نف مرکب ) ترجمه ٔ رامی . (آنندراج ). رامی . نشابه . نابل . (از منتهی الارب ). کمانکش و کماندار و تفنگچی . (ناظم الاطباء). آنکه با کمان و جز آن تیر پرتاب کند. تیرافکننده : هزار پیاده را بخواند از تیراندازان . (ترجمه ٔ تاریخ طبری ص 52...