کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیغهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
laminar 3
تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی تَمَکنی که در آن تخمکها از سطح دیوارهها برخاستهاند
-
واژههای مشابه
-
تیغه
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیواره نازک ۲. قلهکوه ۳. لبهتیز (کارد، چاقو، شمشیر)
-
تیغه
فرهنگ فارسی معین
(غِ) [ په . ] (اِ.) 1 - هر چیز تیغ مانند. 2 - دیوار کم قطر و نازک .
-
تیغه
لغتنامه دهخدا
تیغه . [ غ َ / غ ِ ] (اِ) از «تیغ» + «ه » (پسوند نسبت و مانندگی ) پهلوی «ته خک » ... هر چیز که مانند تیغ باشد. ساقه ٔ شمشیر و کارد و جز آن .(حاشیه ٔ برهان چ معین ). ساقه و برگه ٔ شمشیر و کارد و جز آن و هر چیز که مانند تیغ باشد. (ناظم الاطباء).قسمت آه...
-
تیغه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tiqe ۱. لبۀ تیز هر ابزار باریک و دراز که از آهن یا پولاد درست کنند.۲. دیوار یکلایی نازک که به قطر یک وجهِ باریکترِ آجر ساخته شود.۳. واحد شمارش هر ابزار باریک و دراز که از آهن یا پولاد درست کنند.۴. شعاع؛ تابش: تیغهٴ آفتاب.۵. دیوارۀ باریک سر کو...
-
تیغه
دیکشنری فارسی به عربی
بطن , تقسيم , سکين , نصل
-
blade implant
کاشتینۀ تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] کاشتینهای تیغهای که برای تقویت استحکام استخوان فک به آن متصل میشود
-
interradicular septum
تیغۀ بینِریشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دیوارههای نازک استخوانی در داخل آرَک دندان که ریشههای دندانهای چندریشهای را از هم مجزا میکند
-
lamellaphones
سازهای تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از خودصداهای زخمهای که در آنها با ارتعاش یک یا چند تیغه صدا تولید میشود
-
bladed crystal
بلور تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور کشیده و پهنی که مانند لبۀ چاقو تیز است
-
lamellar graft
پیوند تیغهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] پیوند زدن لایۀ نازک و شفاف قرنیۀ دهنده به لایۀ سطحی قرنیۀ گیرنده بعد از برداشتن لایۀ کدر سطحی
-
دماغ تیغهای
لهجه و گویش تهرانی
دارای دماغ باریک
-
blade endosteal implant
کاشتینۀ تیغهای دروناستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] کاشتینهای تیغهایشکل و سوراخدار که با رشد استخوان در درون سوراخهای آن بعد از اتصال با استخوان یکی میشود
-
dike 1
آذرینتیغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین و تختِ ناهمساز با لایهبندی که همچون تیغهای سنگهای مجاور خود را قطع میکند متـ . تیغه 3