کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیزآب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
تیزاب
واژگان مترادف و متضاد
اسید نیتریک، جوهر شوره
-
تیزاب
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) اسیدنیتریک ، مایعی است بی رنگ و تندبو. همة فلزات غیر از طلا را آب می کند. اگر با اسیدکلریدریک آمیخته شود، تیزآب سلطانی می شود که طلا را هم آب می کند.
-
تیزاب
لغتنامه دهخدا
تیزاب . (اِ مرکب ) آبی زبان گز. تیزابه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تیزاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (شیمی) tizāb مایعی بیرنگ و تندبو که فلزات را (غیر از طلا و برخی فلزات کمیاب دیگر) حل میکند. در طب و صنعت به کار میرود. استنشاق بخار آن خطرناک است؛ تندآب؛ اسیدنیتریک؛ اسیدازتیک؛ جوهر شوره.〈 تیزاب سلطانی: (شیمی) مخلوط اسیدنیتریک و اسیدکلر...
-
تیزاب
واژهنامه آزاد
معادل واژۀ انگلیسی اسید نیتریک.
-
جستوجو در متن
-
aqua regia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیزاب سلطانی
-
aquaregia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیزاب سلطانی
-
تندآب
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - تیزآب . 2 - آبی که با سرعت زیاد جریان داشته باشد.
-
aquafortis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
aquafortis، تیزاب، اسید نیتریک، جوهر شوره
-
aqua fortis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آبمیوه، تیزاب، اسید نیتریک، جوهر شوره
-
ماءالفضة
لغتنامه دهخدا
ماءالفضة. [ ئُل ْ ف ِض ْ ض َ ] (ع اِ مرکب ) جوهر شوره . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). تیزاب . اسید نیتریک . (لغت نامه ذیل جوهر شوره ). رجوع به جوهر شوره و تیزاب شود.
-
gravure, etching
حکاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] کندن نقش یا نوشتار بر روی سطح فلزی با قلم فولادی یا با تیزابکاری و نیز نمونههایی که از روی این صفحه چاپ میشود
-
تندآب
لغتنامه دهخدا
تندآب . [ ت ُ ] (اِ مرکب ) دوایی است روان و سیال که هرچه در آن اندازند گداخته گردد و آن را تیزآب گویند... (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به تیزآب شود. || هر مایع گذارنده ای . (ناظم الاطباء). جریان سریع آب . آبی که جریانی تند و سریع دارد. آب تند : ز پیر...
-
اسیدنیتریک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide nitrique] (شیمی) 'asidnitrik مایعی بیرنگ با بوی تند و محلول در آب که فلزات (غیر از طلا و برخی فلزات کمیاب دیگر) را حل میکند و در طب و صنعت بهکار میرود؛ تیزاب؛ اسیدازتیک.