کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیرگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیرگان
/tirgān/
معنی
۱. روز سیزدهم تیرماه.
۲. جشنی که در این روز در ایران باستان، برپا میکردهاند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
tribe
-
جستوجوی دقیق
-
تیرگان
فرهنگ نامها
(تلفظ: tirgān) (در قدیم) در ایران قدیم جشنی که در سیزدهم تیر به مناسبت یکی شدن نام روز با نام ماه برگزار میشده است .
-
تیرگان
فرهنگ فارسی معین
(رْ یا رَ) (اِ.) جشنی که ایرانیان در روز سیزده از ماه تیر (تیر روز) برپا می کنند.
-
تیرگان
لغتنامه دهخدا
تیرگان . (اِ) نام روز سیزدهم است از تیرماه . گویند در این روز منوچهر با افراسیاب صلح کرد بشرط آنکه افراسیاب یک تیر پرتاب راه از ملک خود به منوچهر پس بدهد. حکما تیری ساختند از روی حکمت و در وقت طلوع آفتاب آرش آن تیر را بر کمان نهاده از جبال طبرستان به...
-
تیرگان
لغتنامه دهخدا
تیرگان . (اِخ ) دهی از دهستان لاین است که در بخش کلات شهرستان دره گز واقع است . و 890 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
-
تیرگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tirgān ۱. روز سیزدهم تیرماه.۲. جشنی که در این روز در ایران باستان، برپا میکردهاند.
-
واژههای مشابه
-
آب تیرگان
لغتنامه دهخدا
آب تیرگان . [ رَ ] (اِ مرکب ) رجوع به آبریزگان شود.
-
جشن تیرگان
لغتنامه دهخدا
جشن تیرگان . [ ج َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) رجوع به تیر و تیرگان در همین لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
دادبخشی
لغتنامه دهخدا
دادبخشی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل دادبخش : ستمدیده را دادبخشی کنم شب تیرگان را درخشی کنم .نظامی .
-
دیگان
واژهنامه آزاد
دهمین جشن از جشن های ماهانه در ایران باستان، از خانوادۀ جشن های مهرگان، تیرگان، بهمنگان و... (جشن های ایرانی: نوروز، سیزده به در، فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، یلدا، دیگان، جشن سده، نوروز ر...
-
آبریزان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) ‹آبریزگان› [قدیمی] 'ābrizān جشنی که در قدیم ایرانیان در روز سیزدهم تیرماه میگرفتند و بر یکدیگر آب یا گلاب میپاشیدند و این رسم تا زمان صفویه برقرار بوده؛ آبپاشان؛ آبتیرگان.
-
درخشی
لغتنامه دهخدا
درخشی . [ دُ / دَ رَ ](ص نسبی ) منسوب به درخش . روشن . تابناک : ستمدیده را دادبخشی کنم شب تیرگان را درخشی کنم . نظامی .|| (اِ) طلوع آفتاب . (ناظم الاطباء).
-
افراسیاب ترکی
لغتنامه دهخدا
افراسیاب ترکی . [اَ ت ُ ] (اِخ ) همان افراسیاب پادشاه داستانی توران است . ابوریحان در شرح تیرگان آرد: سیزدهم روز است ازتیرماه . و نامش تیرست همنام ماه خویش و همچنین است به هر ماهی آن روز که همنامش باشد او را جشن دارند. و بدین تیرگان گفتند که آرش تیر ...
-
آبریزگان
لغتنامه دهخدا
آبریزگان . (اِ مرکب ) نام جشنی است باستانی بسیزدهم تیر یعنی روز تیر از ماه تیر. گویند در زمان فیروز جدّنوشیروان چند سال در ایران قحط و خشکسالی بوده است و شاه و مردم در این روز بدعا باران خواسته اند و باران بیامده است و مردم بشادی آب بر یکدیگر پاشیده ...