کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیتو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تیتو
/titu/
معنی
= طیطوی
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیتو
لغتنامه دهخدا
تیتو. (اِ) مرغ آبی است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 418). طیطوی . مرغی آبی است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : پادشا سیمرغ دریا را ببردخانه و بچه بدان تیتو سپرد .رودکی (از لغت فرس اسدی ایضاً).
-
تیتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] titu = طیطوی
-
واژههای همآوا
-
طیطو
لغتنامه دهخدا
طیطو. (اِ) نوعی از مرغابی باشد، و طیتو نیز گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). مرغ آبی . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) : پادشا سیمرغ دریا را ببردخانه و بچه بدان طیطو سپرد. رودکی .و در حاشیه ٔ برهان چ معین آمده است : طیطو، طیطوی = تیتو، از سانسکریت «تیتیبه...
-
طیطو
فرهنگ فارسی معین
(طَ یْ) (اِ.) نوعی مرغابی .
-
جستوجو در متن
-
timote
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتو
-
Tito
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتو
-
tift
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیتو
-
Marshal Tito
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارشال تیتو
-
nonaligned movement/ non-aligned movement
جنبش عدم تعهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جنبش کشورهای جهان سوم در دوران جنگ سرد برای ابراز هویت جمعی مستقل از شرق و غرب که به کوشش نهرو و ناصر و تیتو به دنبال اجلاس 1955 باندونگ شکل گرفت
-
طیطو
لغتنامه دهخدا
طیطو. (اِ) نوعی از مرغابی باشد، و طیتو نیز گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). مرغ آبی . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) : پادشا سیمرغ دریا را ببردخانه و بچه بدان طیطو سپرد. رودکی .و در حاشیه ٔ برهان چ معین آمده است : طیطو، طیطوی = تیتو، از سانسکریت «تیتیبه...
-
طیطوی
لغتنامه دهخدا
طیطوی . [ طی طَ وا ] (ع اِ) نوعی از مرغ سنگخوار یاغیر آن است . (منتهی الارب ). قسمی از قطا بلندپای یا مرغی دیگر. (قاموس ). ضرب من القطا او غیره و قیل هو طائر لایفارق الاَّجام و کثرة المیاه . (قطر المحیط). ارسطاطالیس گفته است در کتاب «النعوت » که آن م...
-
یوگسلاوی
لغتنامه دهخدا
یوگسلاوی . [ گ ُ ] (اِخ ) یوگوسلاوی . کشوری است در اروپای جنوبی که در سال 1918 م . از مجموع صربستان و قره طاغ و بسنی و هرزگوین و کراآسی و اسنووونی و قسمتی از بانات متشکل شد. پایتخت آن بلگراد است . یوگسلاوی کشوری است بیشتر کشاورزی ، و هوای آن کوهستانی...
-
وکیل دریا
لغتنامه دهخدا
وکیل دریا. [ وَ ل ِ دَرْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرغی است افسانه ای که آن را طیطو هم گویند. سیمرغ دریا. در کلیله چ 1 قریب ص 102، 103 و چ مینوی ص 110 وکیل دریا آمده و در همان داستان از او به سیمرغ تعبیر شده است . در کلیله ٔ عربی ابن مقفع چ مرصفی چ ...